مهاجران
دیروز عکسی دیدم از دکتر عطاءالله مهاجرانی.
البته من هیچ وقت در حد و اندازهای نیستم و نخواهم بود که در مورد ایشون چیزی بنویسم. اما یه چیزی در مورد این عکس برام جالب بود:
آستینهای کوتاه و یقهای محکم بسته
من از این عکس یه برداشتی دارم که شاید اشتباه باشه البته.
برداشت من اینه که ایشون که حالا در اروپا به سر میبرند احساس کردهاند تا حدی از نظر پوشش میتوانند آزادتر باشند، اما این آزادی رُ فقط در آستین کوتاه دیدهاند. من فکر میکنم حتا یک ثانیه هم از ذهن مبارک ایشون نگذشته که میشه دکمهی اون یقه رُ شلتر بست و کمی نفس کشید.
حالا این فقط یه مثال بود. بعضی وقتها بعضی چیزهای شبیه این از کودکی در ذهن انسان نهادینه میشه. و آدم هیچوقت تا لحظهی مرگاش جرات نمیکنه حتا یه ثانیه هم خلاف اون چیز فکر کنه.