کفگیر
وااااای دیگه دارم دیوونه میشم از اینکه نمیفهمم چرا همهی [چیزهای تازه] دوبار پشت سر هم برام اتفاق میافتن! خدایا چرا نمیفهمم دلیلاش چیه؟!
البته بعضی آدمهای احمق یه سری توجیه براش میآرن ولی همهمون میدونیم که این فقط یه توجیهه و دلیلاش معلوم نیست چیه. روزی که بفهمم چه اتفاقی داره دور و برم میافته قطعن خیلی چیزا روشن میشه.
چی کار داشتید میکردید؟
یکی از نویسندگان این وبلاگ بهنام برزین مهر هر وقت براش یه کاری میکنم میگه «قول نمیدم جبران کنم» من هم بهش میگم اگه منظورت اینه که «قول نمیدم بتونم جبران کنم» جملهی اولات اصلن همچین معنی نمیده و بیشتر به این معنیه که خیلی برام مهم نیست که بتونم جبران کنم! اما جملهی دوم یعنی اینکه تلاش میکنم جبران بکنم اما اگر نشد هم ببخشید دیگه.
یکی دیگه از دوستام هست که همیشه میگه اون دنیا هیچوقت بهت نمیگن «چرا آدم نشدی؟»، بلکه بهت میگن «چرا تلاش نکردی آدم بشی؟»
درست حرف زدن خیلی مهمه! مثلن من هیچوقت نمیفهمم چرا وقتی سر سفرهی غذا ناهارم تموم میشه یه نفر (از روی محبت) باید بهم بگه «چرا هیچ چی نخوردی؟» البته منظورش اینه که کم خوردی بازم بخور ولی اگر وقتی شکمام داره میترکه باز یه نفر بهم بگه «چرا هیچی نخوردی» میخوام همونجا پاشم با کفگیر بزنم تو کلهاش تا دیگه کسی جرات نکنه از این سوالای احمقانه ازم پرسه.