the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۹۲ تیر ۱۴, جمعه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

نظر کرده

من همیشه فکر می‌کردم علتِ این‌که توی زندگی خیلی کم سختی کشیده‌ام اینه که نظر کرده هستم. توی روستای ما یه امام‌زاده بود که من توی اون به‌دنیا اومدم و به خاطر برف و سرما و بسته بودنِ راه‌ها سه روز هم همون‌جا بودم. اما هر وقت زندگی‌ام رُ برای کسی تعریف می‌کنم دستی به شونه‌ام می‌زنه و برام آرزوی صبر می‌کنه. می‌گه: غصه نخور، خدا بزرگه، همه چیز درست می‌شه. وقتی از پیش‌ام می‌رن هم سر به آسمون بلند می‌کنند و می‌گن: خدایا شکرت! قبلن‌ها با خودم فکر می‌کردم کسی که نظر کرده باشه سختی هم نمی‌بینه توی زندگی‌ش. اما حالا فهمیده‌ام وقتی امامزاده به کسی نظر کنه، اون شخص توقع‌اش از زندگی می‌آد پایین. دیگه هیچ انتظاری از هیچ‌کس و هیچ‌چیزی نداره. دیگه هر اتفاقی براش بیافته خوشاینده. چیزیه که باید رخ می‌داده. برای یه نظرکرده، همه چیز همون‌جوریه که باید باشه.

محصولِ ۱۳۹۲ تیر ۱۳, پنجشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

عادت دهیم خود را

به نظر من ما باید تا جایی که می‌تونیم تمرین کنیم که یه جور دیگه فکر کنیم. چون راحت‌ترین کاری که همیشه می‌شه کرد اینه که یه جور دیگه فکر نکنیم. و انسان هم که راحت‌طلبه. یه جور دیگه فکر کردن اول‌اش یه کم سخته، ولی یه خُرده که بگذره آسون می‌شه براتون. کم‌کم به یه جایی می‌رسید که اصلن نمی‌تونید یه جور دیگه فکر نکنید. مثلن شما اگر یه آدم رُ ببینید که یه پاش کفشه و یه پاش دمپایی، اولین فکری که با خودتون می‌کنید اینه که اون آدم یه پاش ضرب دیده یا شکسته، برای همین دمپایی پاش کرده به جای کفش. یا اگه دیگه خیلی بخواهید متفاوت فکر کنید، با خودتون فکر می‌کنید که یکی از کفش‌های این آدم رُ دزدیده‌اند. برای همین دمپایی پاش کرده به جای کفش. اما هیچ‌وقت با خودتون فکر نمی‌کنید که یکی از دمپایی‌های این آدم رُ دزدیده‌اند و برای همین مجبور شده کفش پاش کنه. نتیجه‌ی انتخاباتِ امسال هم مثلِ همین آدمی بود که یه پاش کفشه یه پاش دمپایی. من نمی‌دونم چرا وقتی روحانی رییس‌جمهور شده دیگه کسی حوصله نداره احتمال بده که توی این انتخابات هم تقلب شده. یه بنده خدایی توی وبلاگ‌اش یه نمودار کشیده، گفته این نمودار هم مثلِ نمودارِ چهار سال پیش خطی شده، پس چون امسال تقلب نشده چهار سال پیش هم تقلب نشده بوده. من واقعن نمی‌فهمم این چه جور استدلالیه. چرا از نمودارِ خطیِ امسال نباید نتیجه گرفت که امسال هم تقلب شده؟ یا مثلن یه نفر می‌گفت چهار سال پیش تا ساعت ۱۲ شب چند میلیون رای شمرده بودند، ولی امسال تا ۱۲ ظهر هم به اون اندازه رای نشمرده بودند. پس در نتیجه چهار سال پیش تقلب شده بوده. خب چرا نباید نتیجه گرفت که امسال که شمارشِ آرا کند بوده تقلب شده؟ شاید سرعتِ طبیعیِ شمارشِ آرا همینه که تا ساعت ۱۲ شب ده میلیون رای شمرده بشه. من واقعن نمی‌فهمم چرا امسال کسی به تقلب توی انتخابات اعتراض نمی‌کنه. به نظر شما عجیب نیست که روحانی فقط با دویست‌هزار رایِ بیش‌تر برگزیده شده؟ یعنی مطمئن‌ام اگه همین اتفاق برای قالی‌باف افتاده بودها، الان همه‌مون با انواع و اقسام آمار و نمودار داشتیم ثابت می‌کردیم توی انتخابات تقلب شده. اگر چهار سال پیش تقلب شد، همه هم اعتراض کردیم، پس چرا امسال که تقلب شده اعتراض نمی‌کنیم؟ بخ خدا این کاری که می‌کنیم از وجدان و حقیقت و انصاف به دوره.

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.