the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۹۶ خرداد ۶, شنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

سلام بر خضر

شما که غریبه نیستید؛ دیشب خواب دیدم وبلاگم خواننده پیدا کرده. چند نفر کامنت گذاشته بودند. ایمیل اومده بود برام. یاد قدیما افتادم.

و اما بعد...

سلام بر خضر. خضرِ سبزدل. سبزقبای سبزبختِ سبزرخسار. سبزبینِ سبزخور. سلام و درود خدا بر خضریانِ سبزی‌دوست و سبزی صفت. سلام و درود خدا بر اهالی کوی سبز، و سلام بر همه‌ی دوست‌دارانِ کوکو سبزی.
هم شیعه و هم سنی این موضوع رو روایت کرده‌اند که حضرت خضر از دوست‌دارانِ کوکو سبزی هستند. البته این‌جا منظور از کوکو سبزی، کوکوی خوردنی نیست. بلکه منظور صدای آواز پرنده‌ایست به نام فاخته که هم‌وطنان تالشی به آن کوکو می‌گویند. منظور از سبزی هم «سبز زی» است که به مرور زمان تبدیل به «سبزی» شده است. پس منظور از کوکو سبزی در این‌جا فاخته‌ای است که در جنگل‌ها زندگی و امرار معاش می‌کند و آشیان بر بلندای درختان دارد. دلیل علاقه‌ی خضر به این پرنده هم صدای اندوهناک آن است که یادآور فراق از دوستان بوده، اشک را دمادم برگونه‌ها جاری می‌سازد و موجبات تسلای خاطر ایشان را فراهم می‌آورد.

محصولِ ۱۳۹۶ خرداد ۱, دوشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

دوباره لبخند، دوباره ایران

«ما مخالف تحریم‌ایم، ما مخالف حصر ایران‌ایم، ما راه‌مان را انتخاب کرده‌ایم، راه ما آزادی‌ست!»

خدا را شکر!
سایه‌ی تاریکِ قامتِ خمیده‌ی حرامیان که باز مانندِ غبارِ یک طوفان در دوردست‌ها به هوا خاسته بود، سایه‌ی تاریکِ جنگ، سایه‌ی تاریکِ کسانی که ریش دارند اما ریشه‌ای در این خاک ندارند، سایه‌ی نحسِ دیو سیرتانی که پرنده‌ی خوش‌آوازِ افکارِ کودکانِ این سرزمین را سال‌ها در قفس نگه داشته بودند (و حالا باورت می‌شود؟ خوابِ پرنده که همه چیز را از آن بالا می‌دید، بی‌تعبیر نبود!)، سایه‌ی آنان که شادیِ پنهانِ شبانه‌شان در حصرِ لبخندِ دختران و پسرانِ این سرزمین است و صدای کشیده شدنِ این زنجیر بر زمین، لالاییِ خوابِ شومِ هزار ساله‌شان، سایه‌ی آنان که از تَکرار می‌ترسیدند، محبوبیتِ سیّدِ خندان و میری که جای‌اش حالا از همیشه خالی‌تر است، عرق سرد بر پیشانی‌شان نشانده بود و از حصر ایران دل‌شاد بودند،
سایه‌ی تاریکِ همه‌ی این‌ها،
از سرِ بالای ایران دور شد!
درود بر آبِ روان از چشمه‌ی آگاهی که راه خود را از میان سنگ‌ها باز کرده و جاری شده است
و درود بر مردم ایران که قدم در راهِ بی‌بازگشت گذاشته‌اند!


[دوباره ایران - یوتیوب]
[دوباره ایران - آپارات]

محصولِ ۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۹, جمعه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

سفید، گل‌های خندان، و چند داستان دیگر

امروز در شعبه‌ی رای‌گیری وقتی در صف ایستاده بودم اتفاق جالبی افتاد. دو تا بچه‌ی سه‌چهار ساله جلوی من ایستادند، یکی‌شون دنبال مامان‌اش می‌گشت. پسری که اسکوتر زیر پاش بود گفت:

- «مامان‌ام کو؟»
- دوست‌اش گفت:‌ «این نیست؟» (و اشاره کرد به پیرمردی که کنارم ایستاده بود و ریش پروفسوری داشت)
- پسر: کی؟ این؟!
- دوست‌اش: آره
- پسر: نه این نیست (و دوباره به اطراف نگاه کرد)
- من: مامان‌ات چه شکلی بود؟
- پسر: سفید بود

وقتی گفت مامان‌ام سفید بود، بلافاصله یه نگاهی به پیرمردی که کنارم ایستاده بود کردم ببینم عکس‌العمل‌اش چیه، اما پیرمرد به افق خیره شده بود و کاری به این حرف‌ها نداشت. خواستم از پسرک چند تا سوال دیگه هم بپرسم، اما دیدم اسکوتر رو گذاشته روی دوش‌اش و داره به‌دنبال مادر سفیدپوست‌اش از پله‌های مدرسه بالا می‌ره.

پ.ن. سال ۸۸ در چنین شبی خوابم نبرد. تا صبح کابوس می‌دیدم و در کابوس‌ام نامِ احمدی‌نژاد از صندوق‌های رای بیرون اومده بود و صبح که با سر درد از خواب پا شدم این کابوس تعبیر شده بود. حالا هم دارم می‌رم بخوابم، امیدوارم تا صبح زیاد کابوس نبینم و آینده‌ی خوبی در انتظار گل‌های خندانِ این سرزمین باشه...

محصولِ ۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۸, دوشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

مردم ایران، یادتون هست؟

همه‌ی ما وظیفه داریم روی مغز و ذهن دور و بری‌هامون کار کنیم و اگر نمی‌خواهند رای بدهند هول‌شون بدیم به سمت رای دادن و اگر می‌خواهند به کسی غیر از روحانی رای بدهند هول‌شون بدهیم به سمت رای دادن به روحانی. عزیزانِ من! رای ندادن به روحانی معنی‌اش چیزی جز بازگشت به ویرانی‌های ناشی از تفکرات احمدی‌نژادی نیست. روحانی بهترین نیست، ولی فعلن بهترین گزینه است. همه‌ی ما در تبدیل رای‌های خاکستری به رای به روحانی نقش داریم. متاسفانه بنا به دلایل گوناگون از جمله کمبودِ حافظه‌ی تاریخی، وضعیت جامعه جوری نیست که خیال‌مون از دو دوره‌ای بودنِ روحانی راحت باشه. پس هر کدوم از ما حتا اگر نظرِ یک نفر از اطرافیان‌مون رو هم برای رای دادن به روحانی جلب کنیم کار مهمی انجام شده. امیدوارم در آخرین مناظره روحانی بتونه همه‌ی برگِ برنده‌هاش رو رو کنه و تعداد زیادی رای خاکستری برای خودش جمع کنه. و هم امیدوارم به سید محمد خاتمیِ عزیز که باز هم پیام بده و تکرار کنه که رای دادن به روحانی الان چه‌قدر اهمیت داره. خدایا این سرزمینِ زیبا رو از بلایا حفظ کن. آمین

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.