the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۶ مهر ۲۷, جمعه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

آسایش‌گاه

در فیلم Girl, Interrupted که داستان‌اش در یک آسایش‌گاه روانی دختران می‌گذره یک گفت‌و‌گوی بامزه بین یکی از دخترها و یکی از پرستارها رد و بدل می‌شه که برای شما هم می‌نویسم تا اگر خنده‌تان گرفت بخندید و کمی خوش‌حالی کنید:

دختر به شوخی به پرستار می‌گه «زنگ بزن برام یک تاکسی بگیر» می‌خوام از این‌جا برم:
Hey John, call me a cab

فعل call در این‌جا صنعت ایهام داره و یک معنی‌اش هم نامیدن می‌شه. یعنی ترجمه‌ی دیگر جمله‌ی بالا می‌شه: «من را یک تاکسی بنام»
پرستار هم خیلی جدی جواب‌اش رو می‌ده:
ok, you are a cab

هـــــــاه! با مزه بود

+ در راستای اینی که [این‌جا] گفتم، نظرات باز می‌باشد.
+ آسایش‌گاه جای خوبیه، از اسم‌اش معلومه، گاهِ آسایش

۳ نظر:

  1. ببین فکر نکنی من دیوونه اما
    ولی وبلاگت یه جوریه
    ادم دلش می خواد وبلاگتون بغل کردنی بود ادم بغلش می کرد!
    انگار پریدم وسط اتاقم!
    برم بقیه شو بخونم!

    پاسخحذف
  2. نه بابا چرا هم‌چین فکری کنم. چه تعریف قشنگی، پریدن وسط اتاق! باحال بود
    :)

    پاسخحذف

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.