آسایشگاه
در فیلم Girl, Interrupted که داستاناش در یک آسایشگاه روانی دختران میگذره یک گفتوگوی بامزه بین یکی از دخترها و یکی از پرستارها رد و بدل میشه که برای شما هم مینویسم تا اگر خندهتان گرفت بخندید و کمی خوشحالی کنید:
دختر به شوخی به پرستار میگه «زنگ بزن برام یک تاکسی بگیر» میخوام از اینجا برم:
Hey John, call me a cab
فعل call در اینجا صنعت ایهام داره و یک معنیاش هم نامیدن میشه. یعنی ترجمهی دیگر جملهی بالا میشه: «من را یک تاکسی بنام»
پرستار هم خیلی جدی جواباش رو میده:
ok, you are a cab
هـــــــاه! با مزه بود
+ در راستای اینی که [اینجا] گفتم، نظرات باز میباشد.
+ آسایشگاه جای خوبیه، از اسماش معلومه، گاهِ آسایش
:))
پاسخحذفای ول کیف کردم
ببین فکر نکنی من دیوونه اما
پاسخحذفولی وبلاگت یه جوریه
ادم دلش می خواد وبلاگتون بغل کردنی بود ادم بغلش می کرد!
انگار پریدم وسط اتاقم!
برم بقیه شو بخونم!
نه بابا چرا همچین فکری کنم. چه تعریف قشنگی، پریدن وسط اتاق! باحال بود
پاسخحذف:)