the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۹ شهریور ۱۷, چهارشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

وقتی تو که چشم ِ امیدِ ما بودی ریدی دیگر چه انتظاری است از دیگران

هر چند وقت یه بار اتفاق‌هایی توی زندگی می‌افته که آدم مطمئن می‌شه آفرینشِ آسمان و زمین هیچ هدفی نداشته! بدترین موقعی که این احساس به من دست داد زمانی بود که توی یه بعد از ظهرِ سردِ زمستونی با چهارتا خلبان سوارِ یه ماشین بودم و داشتم می‌رفتم ختم ِ مادرِ یکی از فرمانده‌های بازنشسته‌ی ارتش! توی راه کلمه‌ام رُ چسبونده بودم به شیشه‌ی ماشین و در حالی‌که چشم‌هام نیمه‌باز بود با خودم می‌گفتم: من کی‌ا....م! این‌جا کجا....ست! بدتر از همه این بود که نوکِ یکی از جوراب‌هام هم سوراخ بود و این باعث می‌شد نتونم خوب روی بی‌هدف بودنِ آفرینش آسمان‌ها و زمین تمرکز کنم در اون لحظه!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.