the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سه‌شنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

جامدادی

جاسیگاری یعنی جایی که توش سیگار خاموش می‌کنند
جاسوییچی یعنی جایی که توش سوییچ و کلید نگه می‌دارند
جالباسی یعنی جایی که توش لباس می‌ذارن
جانماز یعنی جایی که توش نماز می‌خونن
جاپارک یعنی جایی که توش پارک می‌کنن
جامدادی یعنی جایی که توش مداد و پاک‌کن می‌ذارن
جاکفشی یعنی جایی که توش کفش می‌ذارن

حالا من وقتی مدرسه می‌رفتم همیشه برام سوال بود که چرا به فضای کوچیکی که زیرِ هر میز قرار داره می‌گن جامیزی؟ مگه توش میز می‌ذارن؟ ما توش نون پنیر می‌ذاشتیم. کتونی می‌ذاشتیم. کیف می‌ذاشتیم. کتاب می‌ذاشتیم. تقلب می‌ذاشتیم. اما هیچ‌وقت نمی‌اومدیم توش میز بذاریم. پس چرا باید به‌ش می‌گفتیم جامیزی؟

۲ نظر:

  1. دانشگاه هم یه میز بود بهش میگفتن جا استادی، ندیدم هیچوقت استاد بره توش...

    پاسخحذف
  2. خيلي از اين اصطلاحات هست كه راحت و بدون فكر استفاده ميشه

    مثلا زن گرفتن - يعني زن رو چجوري ميگيرن - بغلش ميكنن؟

    حالا در نظر بگير ازن طرف ميگفتن مردگرفتن

    پاسخحذف

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.