شاید من واقعی باشم
هر بار که دستام رُ میشورم، به دستهام نگاه میکنم. با خودم فکر میکنم نکنه تمیزیِ دستها هم یک توهم باشه
هر بار که در رُ قفل میکنم، میرم، اما برمیگردم و با خودم فکر میکنم، نکنه بسته بودنِ این در هم یک توهم باشه
هر بار که موقع ِ خوندن ِ یه کتاب، چند صفحه به عقب برمیگردم، با خودم فکر میکنم، نکنه چیزی که در دست دارم هم واقعن یه کتاب نباشه
هر بار که برمیگردم و برای چندمین بار توی آینه به خودم نگاه میکنم، با خودم فکر میکنم...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
خیلی ممنون که میخوای یه چیزی بگی، حتا اگر میخوای فحش هم بدی خیلی ممنون