مزرعهی خیار
الان یکی دو سالی میشه که ما هیچ خیاری نخوردیم. تو ده ما بیشتر کشاورزها خیار میکاشتن. اما هماین دو سال پیش بود که علیآبادیها خیارها رُ جمع کردند و جاش توتون کاشتن. تا اینجای کار مشکلی نبود. اما مزرعهی علیآبادیها بالا دست بود و آبی هم که به مزارع خیار میرسید اول از همه از اونجا رد میشد. کسایی هم که یککم حلال حروم حالیشون بود میدونستن خیاری که با آب مزرعهی توتون آبیاری شده باشه خوردن نداره. الان یکی دو ساله که همهی بالادستیها و پاییندستیا توتون میکارن. هم درآمدش بیشتره، هم دیگه مشکل خیار رُ نداره. اما خب مزهی خیار یادمون رفته دیگه، ایناش خیلی بده. یه چیز بد دیگهای هم که داره اینه که آدم دودی توی ده خیلی زیاد شده. میگن علیآبادیها میخوان برن تو کار کوفتی. فقط هنوز هیچکس نمیدونه که توتونی که با آب کوفتی آبیاری شده باشه کشیدن داره یا نه. اگر کشیدن نداشته باشه فک کنم دیگه همهمون باید بریم تو کار کوفتی، همهمون! اگر اینجوری بخواد پیش بره شاید کشاورزی رُ رها کنم و... بعدش دیگه نمیدونم چی بشه.
خیلی باحال بود...خیلی
پاسخحذف