آن سوی دیوار
اصولن داشتن نظم در زندگی کار خیلی سختیه چه برسه به وبلاگنویسی منظم. بعضی وقتها حال آدم زیاد خوب نیست میآد تو وبلاگاش دریوری میگه به مردم. گاهی خوشحاله میآد جشن میگیره. بعضی وقتها یه چیزی مینویسه که یک ساعت بعد خودش پشیمون میشه و میره فوری پاکاش میکنه. گاهی فکر میکنه که دیگه بهتره به این مسخرهبازی پایان بده و چیزی ننویسه. بعضی وقتها چیزهایی که مینویسه فقط به خودش مربوط میشه و بهدیگران هیچ ربطی نداره و از بیتوجهی دیگران ناراحت میشه. من هم بیشتر وقتها از چیزهای کوچک و ناخوشآیندی که برایام پیش میآیند خیلی دلگیر میشوم و خیلی زود هم ناراحتیام برطرف میشود. اما نمیدانم چرا تازگیها ناراحتیهایام بیشتر از گذشته ادامه پیدا میکنند. شاید تابهحال فهمیده باشید که من خیلی آدم متفکر و عمیقی هستم و زیاد به زندگی فکر میکنم. حالا بگذارید آخرین تشبیهی که از زندگی به ذهنام رسیده است را با شما هم درمیان بگذارم تا در کلهی پوکتان فرو کنید. زندگی مانند یک کوچهی از دو طرف بنبست است که چند دسته آدم با اخلاقهای کاملن متفاوت در وسط آن مشغول به رقص و پایکوبی هستند. دستهای از آدمها هم باز با اخلاقهای کاملن متفاوت و درحالیکه زانویشان را در آغوش کشیدهاند کناری نشستهاند و به تماشای رقص دیوانگان نشستهاند. جالبترین بخش داستان آنجاست که جای آدمهای دیوانهای که به پایکوبی مشغولند و آنان که در کناری نشستهاند همیشه در حال عوض شدن است. نماد پایان داستان نیز دو جوبی هستند که در دو سمت این کوچهی باریک جریان دارند و مردگانی که زندگان در آب میاندازند را با خود به آنسوی دیوار میبرند.
خب دیگر حالا اگر اجازه بدهید من زرت و پورتهایام را در چند جمله خلاصه کنم. خلاصه اینکه وبلاگ برای من نقش پیتی رُ بازی میکنه که خیلی کارا میشه باهاش کرد. و اینکه آدمهایی که به جنگ با زندگی برمیخیزند آدمهای بسیار محترمی هستند که در انتهای جوب جمع میشوند و هیچگاه به آنسوی دیوار نمیروند.
+ یکی از احمقانهترین سوالهایی که ممکنه از آدم بشه اینه که وقتی سر سفره غذات تموم میشه ازت بپرسن چرا چیزی نخوردی؟
+ این متن رُ از توی Windows Live Writer نوشتم و برای همین نتونستم نظرات رُ براش غیرفعال کنم.
آخ جون نظر!
پاسخحذفوالا داشتم پست بالایی رو می خوندم دیدم نوشتی پرستار صحرایی در زمان جنگ، من عمرا باورم نمی شه از ما بیشتر از دو سه سال بزرگتر باشید، چرا چاخان می کنی؟
:D
بعدشم این پسته که در مورد پست های بلاگی نوشتی خیلی شبیه منه ها! مثه من که تارک وبلاگ شدم!
Hello. This post is likeable, and your blog is very interesting, congratulations :-). I will add in my blogroll =). If possible gives a last there on my site, it is about the CresceNet, I hope you enjoy. The address is http://www.provedorcrescenet.com . A hug.
پاسخحذف