the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۶ مرداد ۴, پنجشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

آگاهی در راه است

برزین مهر
ناآرام

ما محصور زمانیم
و من باید، صبور باشم

صبور باش
گذر زمان همه چیز را آشکار می‌سازد
آگاهی در راه است؛ به آن، خواهی رسید

رسیدم
آن‌قدر رسیدم که نچیده، افتادم

خیلی‌ها را می‌شناسم که در حسرت رسیدن، نچیده افتاده‌اند

غریبه‌ها؟

اما، تو به آگاهی، و با آگاهی خواهی رسید

دستان‌ام خالی‌ست، می‌فهمی؟ خالی‌ست

می‌بینم، و می‌فهمم که دستان‌ات خالی‌ست، اما...
دیده‌ام کسانی را که بی‌هیچ (و با هیچ) به همه چیز رسیده‌اند و...
آن‌گاه، آگاهانه افتاده‌اند، رسیده و، آگاهانه

همه‌ی دارایی من از زندگی، همان هیچ است
انبوهی از ذهنیاتی که قابل انتقال به غیر نیست
با دستانی خالی...
نمی‌ترسم
اما هراس دارم
از دقیقه‌ای
ثانیه‌ای
از آن لحظه‌ای...
که گویند وقت تمام است و
به دارایی دستان‌ام، محاک خورم

[سکوت]

من هیچ ندارم سر بازار قیاس
من آن‌چه دارم هیچ است که همه چیز من است
مرا ببخش برای دستان خالی‌ام
برای آن ذهنی که هیچ حاصل در کف نمی‌نهد
...
من اسطوره‌ی پندار خویش‌ام
مرورگر آینده‌ای نیامده
من در خویش گم گشته‌ام
من، بی‌خویش گشته‌ام

[سکوت]

مرا ببخش
به خاطر همه‌ی بی‌تابی‌ها و بی‌قراری‌ها
به خاطر همه‌ی آن چیزهای خوبی که دستان‌ام از آن‌ها خالی‌ست
برای دیروزی که گذشت
فردایی که نیامده است
و برای حالی که، من...
پلک‌هایم بر هم می‌آیند و...
تمام می‌...
شو..
م

[سکوت]

آرام باش
دردت آشنا و چهره‌ات گویای ترس آشکاری‌ست که سال‌هاست آن را، از همه‌گان پنهان پنداشته‌ای
درد، پایان یافته است
رهایش کن
تو آزادی
تنها کافی‌ست خود را، از آن‌چه در ذهن داری، رها گردانی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.