دوستی از دوستان
دوستی از دوستان بر آن است مرا چند صباحی در نوشتن همراهی کناد. ممکن است این همراهی پیش نیاید که باز هم فرقی ندارد موجبات خرمی دل ما همیشه فراهم بوده است چه با همراهی و چه بیهمراهی یاران که بودشان به ز نبودشان. ایشان در بیشتر زمینهها از همفکرانند و با هم تفاهمی داریم که کم پیش میآید بین دوستان و یاران و از آن جمله است علاقهی وافر به مرگ و دوری از دنیا. بر ایشان فرض میدانم دوری از نوشتن نوشتههای دیگران و هم آن بهتر که بر ورق آورند آن چه خانه در ذهن دارد و نه در اندیشهی دیگران و هم فرض میدانم دوری از گزیدن کلمات اگر در جمع بزرگان نتوان بر زبان آورد جز آنکه با زندگی عجین باشد چنانکه خود نیز به کار بردهام و منع نتوانم کرد که رطب خرده چون منع رطب کند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
خیلی ممنون که میخوای یه چیزی بگی، حتا اگر میخوای فحش هم بدی خیلی ممنون