گوسفندِ حقایق
گوسفند هم از وقتی خودش رُ شناخت با یه سری حقایق کنار اومد
با غذاش که فقط علف باشه
با چشم در چشم ِ بقیهی گوسفندها ایستادن در طویلهی تاریک تا صبح
با وانمود کردن به خوشحال بودن از اینکه انسان از شیر و گوشت و پشمام استفاده میکنه
و وانمود کردن به نترسیدن از گرگ تا وقتی که حضورِ سگی که هر روز از یکی از گوسفندها کام میگیره در گله احساس میشه
گوسفند خیلی وقته با همهی اینها کنار اومده
دیگه ما که آدمایم. با حقایق کنار نیایم چه کار کنیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
خیلی ممنون که میخوای یه چیزی بگی، حتا اگر میخوای فحش هم بدی خیلی ممنون