the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۸ فروردین ۱۴, جمعه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

تاوان

همه‌ی ما می‌دونیم که آدم اگر هر کاری توی این دنیا بکنه، جواب‌اش توی همین دنیا به‌خودش برمی‌گرده.
حالا شما خودتون رُ در نظر بگیرید. فرض کنید یک نفر یک بدی به شما می‌کنه.
شما دو تا راه دارید. می‌تونید اون شخص رُ ببخشید. می‌تونید نبخشید.
اگر این شخص رُ نبخشید، احتمالن خودتون می‌دونید چه مجازاتی در انتظار این فرد قرار داره. اگر هم مجازات‌اش دست خودتون باشه، شاید به‌ش رحم کنید و زیاد انتقام سختی نگیرید.
اما اگر گذشت کنید چی؟ این شخص یه بدی کرده و قطعن این بدی یک روز به خودش برمی‌گرده. اگر شما گذشت کنید واقعن معلوم نیست چه‌بلایی سر این شخص بیاد. ممکنه یه روز بخوره زمین دست‌اش بشکنه. ممکنه یه ماشینی از کنار ماشین‌اش رد بشه شیشه‌ی آینه‌اش بشکنه بپره توی چشم و مردمک‌اش پاره شه و بینایی‌اش کم بشه. یا ممکنه هزار جور اتفاق دیگه بیافته که اصلن معلوم نیست چی باشه.
اما اگر شما گذشت نکرده بودید، دست کم می‌تونستید یه مجازاتی براش در نظر بگیرید که خیلی هم سنگین نباشه.
خلاصه‌ی کلام این‌که آدم به آدم رحم می‌کنه، اما زندگی به آدم رحم نمی‌کنه. از ما گفتن بود.
به هر حال. خیلی وقت‌ها، لذتی که در انتقام هست، در گذشت نیست. دیگران رُ به زندگی واگذار نکنید.

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.