the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۶ آذر ۵, دوشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

یک لیوان چای داغ

فرض کنید که به یک بیماری سخت دچار شده‌اید و باید هرچه زودتر عمل شوید. در یک بیمارستان تخصصی به شما برای یک ماه دیگر وقت داده‌اند و شما چاره‌ای جز انتظار ندارید. ناگهان متوجه می‌شوید که شخصی که با رییس بیمارستان آشنایی داشته بدون وقت قبلی از راه می‌رسد و بلافاصله فردای هم‌آن روز هم عمل می‌شود. اما شما هم‌چنان باید یک ماه دیگر در انتظار باشید. ناراحت شدید؟
حالا فرض کنید بعد از این‌که به شما برای یک ماه دیگر وقت دادند متوجه می‌شوید که رییس بیمارستان یکی از آشنایان قدیمی شماست و بعد از یک ملاقات کوتاه و خوردن یک لیوان چای داغ و دو عدد کلوچه در اتاق آقای رییس قرار می‌شود که هم‌این فردا شما را عمل کنند. خوش‌حال شدید؟

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.