the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۶ آبان ۱۸, جمعه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

** زبان امروز **

long since یعنی خیلی وقت پیش

If something has long since happened, it happend a long time ago.

مثال:
I've long since forgiven her for what she did
خیلی وقت است که او را به خاطر کاری که کرده بخشیده‌ام

Vera was reluctant to mention that her uncle had long since departed.
ورا هیچ علاقه‌ای نداشت که بگوید عمویش خیلی وقت پیش مرده است.

reluctant (ریلاکتنت) = بی‌میل
She was reluctant to take on any more responsibilities at work.
او هیچ علاقه‌ای به قبول مسوولیت‌های بیش‌تر در محل کار نداشت.

depart یعنی راهى شدن، روانه شدن، حرکت کردن. مثلن به جدا شدن کشتی از بندر departure می‌گویند.

[زبان]

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.