the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۵ مهر ۱, شنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

جنگ و كودكي

تمام چيزهايي كه الان در ذهن من هستند:

» باز هم فصل گند و مزخرف و مسخره‌ي پاييز شروع شد!

» تا حالا آدم‌هاي اوا خواهر نديده بودم. ولي فقط در همين يك ماه گذشته سه جفت از اون‌ها رو با چشم‌هاي خودم ديدم. اين جفت آخري كه امروز ديدم فقط لباس‌شون مردونه بود و هيچ فرقي با دخترها نداشتند. فكر مي‌كنم به بركت دولت كريمه‌ي آقاي احمدي‌نژاد كه با شعار مهر ورزي روي كار اومده، آدم‌هاي دوجنسه هم فرصت اظهار وجود پيدا كرده‌اند.

» دايي يكي از بچه‌ها در سن 37 سالگي و درحالي‌كه مجرد بود سكته مي‌كنه و از دنيا مي‌ره. با چند نفر كه در اين مورد صحبت كردم نظر همگي اين بود كه داستان زندگي من هم همين‌طوري به پايان مي‌رسه! X)

» آلبوم جديد كريس دي برگ به اسم ["Storyman"] هفتم اكتبر مي‌آد بيرون. هر چند كه تمام آهنگ‌هاي ايشون از يك سبك خاص پيروي مي‌كنند و تقريبن شبيه هم هستند، ولي از ليريكس هيچ‌كدوم از آهنگ‌ها نمي‌شه به سادگي گذشت.

» [اين] رو هم گوش كنيد. قشنگ بودن‌ش رو تضمين مي‌كنم!

» آخرين چيزي كه الان توي دهنم وول مي‌خوره موضوع جنگه. مادرم مي‌گه شروع درد زايمان همراه بود با آژير قرمز و قطع شدن برق بيمارستان و حمله‌ي هوايي. پرستارها به مادرم مي‌گفتند نترس، چيز مهمي نيست، فقط حمله‌ي هوايي شده! مادرم هم مي‌گفت من خودم نمي‌ترسم، بيشتر نگران اين بچه هستم كه هنوز به شرايط جديدي كه واردش مي‌شه عادت نداره! و از اون روز بود كه من درحالي پا به اين دنيا گذاشتم كه همه چيز در تاريكي فرو رفته بود و تاريكي. شايد به همين خاطر باشه كه هنوز هم چيزي جز تاريكي نمي‌بينم!
سالي كه جنگ تموم شد من كلاس اول دبستان رو تموم كرده بودم. بنابراين طبيعيه كه دست‌كم دو سه سال از جنگ رو به ياد داشته باشم. (ولي بعضي‌ها رو ديده‌ام كه دو سه ماه از من بزرگ‌تر هستند ولي هيچ چيزي از اون موقع يادشون نيست)

۵ نظر:

  1. حالا بخاطر اينكه باهوشه و تو جبهه درس فيزيك مي داده و دانشگاه را رها كرده‏، حرف هايش را قبول داري؟ يا بخاطر اينكه چيزهاي عجيب و غريب بدون سند مي نويسه؟

    پاسخحذف
  2. بيشتر به خاطر اين‌كه چيزهاي عجيب و غريب و بدون سند مي‌نويسه

    پاسخحذف
  3. حالا گذشته از اين‌كه من حرف‌هاي ايشون رو قبول دارم يا نه، كجاي حرف‌هايي كه زدم به معني قبول داشتن حرف‌هاي اين آقا بود؟ من فقط گفتم بخونيد كه از دست‌تون نره. شيطان هم به آدم و هوا گفت بخوريد كه از دست‌تون نره! مي‌بينيد كه هيچ ربطي نداره. به هرحال هركسي عقل داره و مي‌تونه اين حرف‌ها رو با معيارهاي خودش رد يا قبول كنه.

    پاسخحذف
  4. این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

    پاسخحذف
  5. این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

    پاسخحذف

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.