the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۹۰ بهمن ۴, سه‌شنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

بابا

بچه که بودم بعد از ظهرها نمی‌تونستم بخوابم. اما مامان‌ام می‌گفت بخواب. من هم مجبور بودم دراز بکشم و چشم‌هام رُ روی هم بذارم. وقتی بابام می‌اومد خونه، بلند می‌شدم و می‌رفتم کنار سفره‌ی ناهار می‌نشستم و به حرف‌های بابا و مامان گوش می‌دادم. بابا هیچ وقت غذاش رُ کامل نمی‌خورد. همیشه گوشه‌ی بشقاب‌اش یه کم برنج می‌موند. من هم می‌رفتم خورشت می‌ریختم روش می‌خوردم. با خودم فکر می‌کردم چرا بابا برنج دوست نداره؟ چرا همیشه یه کم از غذاش اضافه می‌آد؟ تصویرِ بشقابی که گوشه‌اش کمی برنج باقی مونده هیچ وقت از ذهن‌ام پاک نمی‌شه...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

مطلب ویژه

فالون دافا

«فالون دافا»، به «فالون گونگ» نیز معروف است. روشی معنوی است که بخشی از زندگی میلیون‌ها نفر در سراسر جهان شده است. ریشه در مدرسه بودا دارد. ا...

Google Analytics

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

Powered By Blogger

Google Reader

Add to Google
با پشتیبانی Blogger.