زندگی
شاید شما هم گاه شنیده باشید که یک نفر با خودش میگوید: «اگر فلان کار را به سرانجام برسانم، زندگیام را، خواهم بست». من نیز گاه شنیدهام
و هربار ترسی آشنا تمام وجودم را فراگرفته است
از دانستن اینکه زندگی نیز شنیده است، هراسی آشنا از شنیدن قهقهی مستانهای که میدانم زندگیاش سر داده است، از شنیدن آنچه نباید شنیدنها و سرمای عرق سردی که هربار بیرحمانهتر از پیش بر پیشانیام نشسته است...
خدا را خدا را، زندگی را به جنگ مخوانید که زندگیتان خواهد بست