the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

مشکلات زندگی در آمریکا (۱)

من وقتی هیجده سالم شده بود در ایالت میشیگان زندگی می‌کردم. از همون روزها بود که نوشیدن برای ما آزاد شده بود و من آزادانه به بار می‌رفتم. یک روز که در بار نشسته بودم صاحب بار به من گفت شما اجازه ندارید نوشیدنی بنوشید. من بهش گفتم بفرمایید سر کارتون آقا. من هیجده سالمه! اما اون مرد به من گفت قانون از همین امروز عوض شده و سن نوشیدن به بیست و یک سال افزایش پیدا کرده!

کام آن! یو ماست بی کیدینگ می! به اون مرده گفتم

جالب بود. تا همین دیروز من به اندازه‌ی کافی برای نوشیدن بالغ شده بودم. اما از امروز دوباره بالغ نبودم و باید منتظر می‌موندم تا بیست و یک سال‌ام بشه! جالب‌تر این‌که من از شونزده سالگی به همراه پدر و مادرم سر میز غذا نوشیدنی می‌نوشیدم. واقعن این قوانین چه معنی می‌تونه داشته باشه. این کشور کی باید طعم آزادی رُ بچشه؟ آیا بچه‌های ما آزاد خواهند بود؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.