the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۷ شهریور ۳, یکشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

آینده‌ی امروز

رامن یک چیز خوب [نوشته] درباره‌ی آینده‌ی دیروز و آینده‌ی امروز.
همیشه با خودم فکر می‌‌کنم اگر نوشته‌های وبلاگ‌های امروز تا هزار سال دیگه پابرجا بمونند، برای آدم‌هایی که هزار سال بعد این نوشته‌ها رُ می‌خونند خیلی باید لذت بخش باشه که ببینند چه چیزهایی در مغز ما می‌گذشته. شاید به بعضی حرف‌های الان ما بخندند. شاید هم خیلی چیزها براشون جالب باشه. مثلن الان نفت و گاز وجود داره، ولی شاید اون موقع دیگه وجود نداشته باشه و براشون جالب باشه که بدونند نفت چی بوده و چه استفاده‌ای ازش می‌شده. حتا اینترنت، ممکنه اون موقع دیگه هیچ استفاده‌ای ازش نشه. یا صحبت کردن ما آدم‌ها. شاید هزار سال دیگه مغز انسان ان‌قدر تکامل پیدا کرده باشه که دیگه کسی برای ارتباط برقرار کردن مجبور نباشه حتمن حرف بزنه، همه‌ی ارتباط‌ها فقط از طریق چیزی مثل تله‌پاتی و خواندن ذهن صورت می‌گیره. اون‌وقت به ما می‌خندند که مجبور بودیم با هم حرف بزنیم. شاید هم حسودی‌شون بشه که ان‌قدر با هم ارتباط داشتیم و آرزو کنند که ای کاش اون‌ها هم مجبور بودند با هم‌دیگه حرف بزنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.