آنا
خیلی وقت بود از پنجرهی حمام بوی تریاک میاومد. هر دو همسایه متهم بودند تا اینکه یکیشون برای یک هفته رفت مسافرت. و این بو برای یک هفتهی دیگه هم ادامه داشت. چرا بعضی آدمها توی حمام تریاک میکشند؟
دیروز آنا زنگ زد. حالاش خوب بود. گفت میخواد برگرده کشورش. سعی نکردم جلوش رُ بگیرم. گفت اگر بیای اینجا فقط باید غذای گیاهی بخوری. گفتم من برای خوردن چمن کمپ دانشگاه هم هیچ مشکلی ندارم. کلی خندیدیم. قرار شد مواظب خودمون باشیم.
نمیدونم آخرش چی بشه...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
خیلی ممنون که میخوای یه چیزی بگی، حتا اگر میخوای فحش هم بدی خیلی ممنون