the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۷ مرداد ۲۷, یکشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

آنا

خیلی وقت بود از پنجره‌ی حمام بوی تریاک می‌اومد. هر دو همسایه متهم بودند تا این‌که یکی‌شون برای یک هفته رفت مسافرت. و این بو برای یک هفته‌ی دیگه هم ادامه داشت. چرا بعضی آدم‌ها توی حمام تریاک می‌کشند؟
دیروز آنا زنگ زد. حال‌اش خوب بود. گفت می‌خواد برگرده کشورش. سعی نکردم جلوش رُ بگیرم. گفت اگر بیای این‌جا فقط باید غذای گیاهی بخوری. گفتم من برای خوردن چمن کمپ دانشگاه هم هیچ مشکلی ندارم. کلی خندیدیم. قرار شد مواظب خودمون باشیم.
نمی‌دونم آخرش چی بشه...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.