the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۶ شهریور ۲۲, پنجشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

بختک

خیلی کم اتفاق می‌افته که من بر اثر دیدن یک خواب بد بیدار بشم. اما یه چیزی هست که اصلن شبیه خواب نیست. یعنی ان‌قدر واقعیه که نمی‌تونم بگم یه خوابه یا ساخته‌ی ذهنمه. یه موجود سیاه رنگ. کاملن سیاه و مه‌آلود. فکر می‌کنم اولین باری که دیدم‌ش پنج شش سال‌ام بود که با دیدن‌ش و با حالت خیلی بدی از خواب پریدم. این‌جوری نیست که با دیدن‌ش فوری از خواب بپرم. توی خواب خوب شکنجه‌م می‌ده. لج‌بازی می‌کنه! غیب می‌شه، می‌ره، می‌آد... و بدترین کاری که می‌کنه اینه که خودش رو با من یکی می‌کنه. یعنی وقتی که به خودم نگاه می‌کنم و می‌بینم که تبدیل به یک مه سیاه شده‌ام، این جاست که از خواب می‌پرم. ولی چند شب پیش (یعنی همین دو سه شب پیش) یک اتفاق عجیب افتاد. این موجود کثیف قبل از این‌که به خواب برم به سراغ‌ام اومد. نمی‌دونم، شاید هم بشه اسم‌ش رو توهم گذاشت، اما خیلی واقعی بود. مثل همیشه نزدیک ساعت یک صبح رفتم توی جام دراز کشیدم. ولی قبل از این‌که چشم‌هام رو ببندم یک چیزی با صدای بلند از روی پام رد شد. این رد شدن ان‌قدر قابل لمس بود که با ترس از جام پریدم و روی پام دست کشیدم تا ببینم چی از روش رد شد! این صدا چند بار دیگه هم تکرار شد اما سعی کردم بدون این‌که به‌ش توجهی کنم به خواب برم. ولی هر بار که به خواب می‌رفتم همون چیزی رو می‌دیدم که هیچ علاقه‌ای به دیدن‌اش نداشتم، و باز هم‌اون یکی شدن و از خواب پریدن. ساعت سه ان‌قدر عرق کرده بودم که بی‌خیال خواب شدم. از ترس‌م بلند شدم و چراغ رو روشن گذاشتم. یک کم که گذشت دوباره سر جام دراز کشیدم و آروم به خواب رفتم.

مطلب ویژه

فالون دافا

«فالون دافا»، به «فالون گونگ» نیز معروف است. روشی معنوی است که بخشی از زندگی میلیون‌ها نفر در سراسر جهان شده است. ریشه در مدرسه بودا دارد. ا...

Google Analytics

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

Powered By Blogger

Google Reader

Add to Google
با پشتیبانی Blogger.