ترجمهی همزمان
کسانی که شغلشان ترجمهی همزمان است کار مشکلی دارند و اگر زیاد به کار خود مسلط نباشند بعد از پایان کار، بسیار خسته میشوند و نیاز به چند روز استراحت دارند. این افراد باید همزمان به دو زبان مختلف فکر کنند و بهتر است که به هر دوی آنها به اندازهی زبان مادری خود تسلط داشته باشند. به نظر میرسد خانمی که سخنان آقای احمدینژاد را در دانشگاه کلمبیا ترجمه میکردند کار خود را خیلی خوب بلد بودند و به هر دو زبان تسلط کامل داشتند.
شاید یکی از چیزهایی که ترجمهی همزمان میان پارسی و انگلیسی را زیباتر میکند پیشبینی جملهی بعدیِ گوینده باشد. برای نمونه بخشی از ترجمهی انجام شده در دانشگاه کلمبیا را با هم میخوانیم:
۲۶ سال قبل- twenty six years ago
در کنار محل کار من- close to where I work
در یک عملیات تروریستی- in a terrorist operation
رییس جمهور منتخب ملت ایران- the elected president of the iranian nation
و نخست وزیر منتخب ایران- and the elected prime minister of iran
در یک عملیات بمبگذاری- lost their lives
سوختند و ذغال شدند-in a bombing explosion, they truned into ashes
میبینید که در جملهی یکی مانده به آخر، خانم مترجم، خیلی هوشمندانه حدس زدهاند که با توجه به جملهی «در یک عملیات بمبگذاری»، جملهی بعدی باید «زندگی خود را از دست دادند» باشد و ابتدا جملهی بعدی را ترجمه کردهاند. اما وقتی آقای سخنران، جملهی خود را با «سوختند و ذغال شدند» به پایان میرساند، پیشبینی خانم مترجم اشتباه از آب درمیآید و ایشان مجبور میشوند علاوه بر ترجمهی جملهی قبل، جملهی جدید را هم که در پیشبینی آن اشتباه کرده بودند دوباره ترجمه کنند.