the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۴ دی ۲۹, پنجشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

مكث

» با دست هام آلبوم عكس ها رو پيدا مي كنم. وقتي هوا اونقدر تاريكه كه چشم چيزي جز سياهي رو احساس نمي كنه، انگشتان آدم ارزش بيشتري پيدا مي كنند. اين عكس رو خوب يادم مي آد. همه به دوربين نگاه مي كنند و من به بالا، به شاخ هاي روي سرم. اين يكي در يك بعد از ظهر تابستاني گرفته شده. دكتر گفته روي اين عكس مكث نكن. سريع ورق مي زنم. اين يكي رو هم وقتي خر سواري تموم شد، بابا از من گرفت. قشنگ شده، اونقدر قشنگ كه دوست دارم يه مجموعه ي كامل از عكس تمام كساني كه خر سواريشون تموم شده داشته باشم. به من اونجوري نگاه نكنيد! باور كنيد كه در تاريكي هم مي شه عكس ها رو ديد. فقط بايد چشم هاتون عادت كرده باشه. به تاريكي، درست مثل چشم هاي من.

» [اين داستان] از حضرت مسيح من رو به ياد سوالي انداخت كه يك زماني از بقيه مي پرسيدم:

فرض كن يك سال پدر خودت رو در آورده اي و براي امتحان كنكور كلي درس خوانده اي. يك نفر ديگه هم بوده كه كل اين يك سال رو به خوش گذراني پرداخته و حالا مي خواد مثل تو كنكور بده. اگر تو به خاطر تلاشت، در بهترين رشته و دانشگاه كشور قبول بشي، اعتراضي داري كه به اون شخص خوش گذران هم گفته بشه كه هر رشته و دانشگاهي كه مايل باشه ثبت نام كنه و ادامه ي تحصيل بده؟ سه تا فرض ديگه هم بكنيد. اول اينكه ظرفيت دانشگاه ها نامحدود باشه، دوم اينكه شما قبل از اعلام نتايج، از اين نامحدود بودن هيچ اطلاعي نداشته ايد و سوم اينكه قبول شدن در كنكور آخرين و بزرگ ترين هدفيه كه هر انساني مي تونه در زندگي به اون برسه.

اگر اين سوال از من پرسيده بشه، مي گم كه اعتراضي ندارم. جواب همه ي كساني كه اين سوال رو ازشون پرسيدم هم تا جايي كه يادم هست همين بود.

فكرش رو بكنيد! اون دنيا همه، چه قاتل، چه دزد، چه دانشمند، چه پيامبر، چه هيتلر، چه يزيد، چه عابد، چه فاحشه، چه زاهد، چه كافر، چه كر، چه كور، چه فلج، چه منگول، چه نابغه، چه فقير، چه غني، چه رنج كشيده، چه رنج نكشيده، چه من، چه تو، همه به يك چيز مي رسيم! چرا بايد به ديگران اعتراضي داشته باشيم وقتي خودمان به بالاترين چيز ممكن رسيده ايم؟! ديگران به ما چه ربطي دارند؟ تازه، حواسمون اونقدر به چيزيه كه داريم، كه ديگه كاري نداريم به ديگران چه چيزي داده مي شه؛ يعني اصلا برامون اهميتي نداره.
تصور كن اگه حتي تصور كردنش سخته!

** زبان **

inside out يعني پشت و رو.

I always turn my jeans inside out to wash them
من هميشه براي شستن شلوار جينم اون رو پشت و رو مي كنم

همونطور كه مي بينيد در انگليسي براي چيزهايي مثل شلوار(jeans, pants) و عينك(glasses) ضماير جمع به كار برده مي شود. ولي ترجمه ي آنها به فارسي به صورت مفرد انجام مي شود.

Where are my glasses
عينك من كجاست؟

inside out معني زير و رو كردن و گشتن يك مكان رو هم مي دهد. در اين كاربرد، قبل از inside out بايد از فعل turn استفاده كنيم و بين آن ها هم اسم چيزي كه مورد جستجو قرار مي گيرد را مي آوريم

The police turned his room inside out
پليس اتاق او را زير و رو كرد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.