the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۹۰ اسفند ۱۷, چهارشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

قرص

من تا حالا فکر می‌کردم هر کی به‌م می‌گه: «اوضاع‌ات خیلی خرابه!» داره شوخی می‌کنه! اما دیروز اتفاقی افتاد که با چشم‌های خودم دیدم که آره! انگار واقعن اوضاع‌ام خیلی خرابه...
رفته بودم پیشِ یه متخصص. به‌م گفت دفترچه داری؟ گفتم: بله، توی جیبِ کاپشنمه. گفت: بده. گفتم: چشم. بلند شدم و از جیبم دفترچه رُ در آوردم و گرفتم سمتِ دکتر. اما هرچی صبر کردم ازم دفترچه رُ نگرفت. نگاه که کردم دیدم توی دست‌ام کیفِ پوله... دکتر داشت به‌ام نگاه می‌کرد و لبخند می‌زد! انگار داشت به یه دیوونه نگاه می‌کرد! گفتم: ببخشید، حواسم پرته

خلاصه با این‌که به‌م گفته بود هیچی‌ات نیست برام چند تا قرص و آمپول نوشت. وقتی می‌خواستم برم به‌ش گفتم: مگه نمی‌گید من سالم‌ام؟ پس این قرص‌ها برای چیه؟ گفت: چیزی نیست. اینا آروم‌ات می‌کنه!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.