the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۹ خرداد ۲۸, جمعه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

فقط می‌خوام نفسِ عمیق بکشم؛ کاری‌ام نداشه باش

» دیده‌اید بعضی وقت‌ها می‌خواهید نفسِ عمیق بکشید ولی نمی‌شه؟ دلیل‌اش اینه که خدا فکر می‌کنه ما می‌خواهیم آه بکشیم. بعد خودش می‌دونه که این آه از صد تا فحش هم براش بدتره. فوری جلوش رُ می‌گیره.
ممکنه بپرسید مگه خدا از همه چیز خبر نداره؟ پس چرا وقتی می‌دونه ما نمی‌خواهیم آه بکشیم جلوی نفسِ عمیق‌مون رُ می‌گیره؟
جواب اینه که درسته، خدا همه چیز رُ می‌دونه. ولی یکی از توانایی‌های خدا اینه که به هر چیزی فکر کنه اون چیز اتفاق می‌افته. یعنی همون لحظه‌ای که فکر می‌کنه ما می‌خواهیم آه بکشیم حتا اگر ما قرار بوده فقط یه نفسِ عمیق بکشیم هم دیگه مجبوریم آه بکشیم چون خدا فکر کرده که ما قرار آه بکشیم. اینه که خدا هم مجبوره جلوش رُ بگیره دیگه! یعنی در واقع می‌شه گفت یکی از توانایی‌های خدا اینه که می‌تونه به یه چیزی فکر کنه و قبل از این‌که اون چیز اتفاق بیافته جلوش رُ هم بگیره حتا! با یه همچین موجودی طرف هستیم!

» دیروز زیر آفتاب وایستاده بودم منتظر ماشین بودم می‌خواستم از نقطه‌ی کاف برم نقطه‌ی خ. سر راه‌مون هم نقطه‌ی الف وجود داشت. یه ماشین جلوم ترمز زد گفتم خ. گفت نه من فقط تا الف می‌رم. گفتم پس هیچی خدافظ. اون هم رفت. ولی چند متر که رفت جلو ترمز زد دنده عقب گرفت برگشت. گفت من که به هر حال دارم تا الف می‌رم. خالی هم دارم می‌رم. پس سوار شو تا اون‌جا برسونم‌ات که زیرِ آفتاب وای نایستی! اولین بار بود که با یه همچین طرزِ فکری روبه‌رو می‌شدم. جالب بود برام :)

» این خیلی خوبه که بعضی چیزها نامفهوم هستند. آدم می‌تونه همون‌جوری که خودش دوست داره برداشت کنه و با همون برداشت زندگی کنه تا آخرِ عمر. می‌شه با چیزی زندگی کرد که هیچ‌وقت حقیقت نداشته. حتا برای یک ثانیه

» یه جمله‌ای هست که من به‌ش اعتقاد دارم. نمی‌دونم از کیه، ولی خیلی عالیه (در این حد که دوست دارم قاب‌اش کنم بزنم به دیوار)

There was once a little girl
Who was a queen
Well, she wasn't really
But she believed it
And so she was


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.