پای همهی حرفها
بعضی وقتها با تمام وجودم احساس میکنم که چی مهمه و چی مهم نیست، چی اصله، چی اصل نیست. اینها رُ از قیافهی آدمها میفهمم، یعنی میشه فهمید، خیلی راحت! همون لحظههایی که روی همه چیز خط بطلان میکشم، فقط برای چند لحظه، به هیچکسی نیازی نیست تا به آدم بگه چی خوبه، چی بده، چیکار بکن، چیکار نکن. آدم خودش همه چیز رُ میدونه، و حاضره پای همهی حرفهاش رُ امضا کنه و تا آخر هم پای همه چیز بایسته.
اما همهی اینها فقط برای چند لحظهست.
دوباره درها بسته میشه و همه چیز عین اولاش میشه.