the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۵ خرداد ۲, سه‌شنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

مشت و مال

از اين به بعد اگر كسي بهت گفت بيا مشت و مالم بده نرو! خوب؟
خودمون هزار تا كار اينجا داريم مي‌ري مردم رو مشت و مال مي‌دي؟!!

- آهان... كمي آن ورتر... خوب است... آهان ... آي‌ي‌ي‌ي....!
- چه شد قربان؟!
- آنجا استخوان است احمق جان! آنجا را مالش ندهيد دردمان مي‌آيد
- فكر مي‌كردم اينجايتان هم گوشت باشدقربان!
- نه آنجا استخواني است، كمي آن ورتر... خوب است... آهان ... آي‌ي‌ي‌ي....!
- چه شد؟!
- آنجا هم استخوان است. فقط گوشت‌هايمان را مشت‏و‌مال بدهيد، استخوانمان درد مي‌آيد

۲ نظر:

  1. خوب راست مي گه ديگه، كلي كار داريم اونوقت مي ري ديگران را مشت و مال مي دي؟؟؟ اه اه اه اه
    يك خشك بيار با نوشابه
    ببين خيلي باحالي

    پاسخحذف
  2. مي دوني من كلا آدم خوش بيني هستم. اما چيزهايي كه از باورها و تجربه ام ياد گرفته ام اين را به من ياد داده اند كه بايد خوش بين بود، به همه چيز بخصوص به انساني كه بيشتر اوقات ارتباط با آنها باعث آزار و ناراحتي ما مي شه،‌ البته اگر خودمان دليل ناراحتي ديگران نباشيم. اما تجربه به من مي گه مي توان انسان ها را عوض كرد و زندگي تازه اي به آنها بخشيد.
    حميد
    راستي او مطلب قبلي هم از من بود.

    پاسخحذف

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.