هدیه تهرانی
میپرستمات هدیه! میپرستمات!
میشه یکی [این داستان] رُ به دست این خانم برسونه؟ شاید ازم خوشاش بیاد که نذاشتم بچهاش بیافته
the sad story of finding my lost curiosities over the years
میپرستمات هدیه! میپرستمات!
نوشتهی
ناآرام
در ساعت
۰۰:۲۲
خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیشتره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دستاش میافت...
یه دو سالی دیر اقدام کردید، وگرنه شاید هنوز امیدی بود
پاسخحذفدیر؟ فکر نمیکنم برای پرستش کسی هیچ وقت دیر باشه. این زن رُ همیشه میشه پرستید! آره... همیشه
پاسخحذفمنظورم خوش اومدنش بود، البته اونم میشه دیگه. مسئله ای نداره
پاسخحذف