the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۸ آذر ۷, شنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

هدیه تهرانی

می‌پرستم‌ات هدیه! می‌پرستم‌ات!



می‌شه یکی [این داستان] رُ به دست این خانم برسونه؟ شاید ازم خوش‌اش بیاد که نذاشتم بچه‌اش بیافته

۳ نظر:

  1. یه دو سالی دیر اقدام کردید، وگرنه شاید هنوز امیدی بود

    پاسخحذف
  2. دیر؟ فکر نمی‌کنم برای پرستش کسی هیچ وقت دیر باشه. این زن رُ همیشه می‌شه پرستید! آره... همیشه

    پاسخحذف
  3. منظورم خوش اومدنش بود، البته اونم میشه دیگه. مسئله ای نداره

    پاسخحذف

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.