آروم هستم
چند وقته (با علاقهی) کمتر(ی) وبلاگ مینویسم. شاید دلیلاش این باشه که چند وقته آروم هستم. یعنی خیلی آروم! مثل برکهای که فقط ممکنه گاهی حرکت چند تا ماهی توش دیده بشه. این آرامش چیزی نیست که از اتفاق خاصی حاصل شده باشه یا نتیجهی تلقین و رواندرمانی بوده باشه. خودم هم نمیدونم دلیلاش چیه. اما هر چیزی که هست خیلی خوبه. اگر چه ممکنه دیر یا زود بر اثر یک حادثه بهپایان برسه، اما دوست دارم همیشه ادامه داشته باشه. آرامش من از جنس آرامشیه که آدمهای سن و سال دار بعد از بازنشستگی بهدست میآرن. یعنی همون موقعی که احساس میکنند دیگه هرچی بوده تموم شده و حالا دیگه وقت استراحته! دوست ندارم این آرامش بهراحتی از دست بره.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
خیلی ممنون که میخوای یه چیزی بگی، حتا اگر میخوای فحش هم بدی خیلی ممنون