the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۶ مرداد ۲۴, چهارشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

شاید

چند روز پیش داخل توالت نشسته بودم و داشتم به مرگ فکر می‌کردم که ناگهان متوجه نوشته‌ی روی در شدم:
«شایسته است پس از استفاده‌ی شدید از توالت از سیفون استفاده کنید»

بعد از این‌که سیفون رو کشیدم با خودم فکر کردم چرا بعضی از فعل‌ها در زبان فارسی رها شده‌اند و کسی از اون‌ها استفاده نمی‌کنه؟
مثلن هم‌این «شایسته». مصدرش می‌شه «شایستن». چرا از شایستن استفاده نمی‌کنیم؟ اگر بخواهیم صرفش کنیم اول باید فعل امرش رو به دست بیاریم که می‌شه «شای». بعد این‌جوری صرف می‌شه:

می‌شایم - می‌شاییم
می‌شایی - می‌شایید
می‌شاید - می‌شایند

بعد فهمیدم که این مصدر، آن قدرها هم که فکر می‌کنم فراموش شده نیست:

شایم - شاییم
شایی - شایید
شاید - شایند

یعنی وقتی کسی می‌گه «شاید فردا باران بیاید» یعنی «با توجه به پیش‌بینی‌های انجام شده، شایسته است که فردا باران بیاید ولی ممکن هم هست که نیاید».

حالا ببینیم دیگه چه جوری می‌شه از این فعل استفاده کرد. بگذارید کمی فکر کنم...

یک مثال به ذهن‌ام رسید:

«تو واقعن برای این کار می‌شایی»
یعنی
«تو واقعن برای این کار شایسته هستی»

حالا بریم سراغ مصدر «بایستن» که فعل امرش می‌شه «بای» و این‌جوری صرف می‌شه:

(می)بایم - (می)باییم
(می)بایی - (می)بایید
(می)باید - (می)بایند

«باید فردا بیایی» یعنی «فردا آمدن بایسته است (لازم است)»

«باییم فردا آن‌جا باشیم» یعنی «بایسته هستیم (بر ما لازم است) که فردا آن‌جا باشیم»
«باید فردا آن‌جا باشیم» یعنی «فردا آن‌جا بودن بایسته است»

می‌بینید که زبان فارسی هنوز خیلی جا برای پیش‌رفت داره.

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.