خانقاه
انقدر درگير زندگي روزمره شدهايم كه بعضي وقتها به راحتي از كنار چيزهاي مهمي كه در اطرافمون وجود دارند عبور ميكنيم. مثلا همين چند روز پيش، تازه بعد از چندين سال متوجه تپهي كوچكي شدم كه در نزديكي خونهمون وجود داره. در بالاي اين تپه يك خانقاه قديمي هست كه بعد از كمي پرس و جو متوجه شدم ساخت اون نزديك به پانصد سال پيش و به دستور شيخ محيالدين كبوترآبادي انجام شده. جالب اينجاست كه پايههاي اين بنا به قدري محكم ساخته شده كه هنوز هم بعد از پانصد و اندي سال مورد استفادهي صوفيان قرار ميگيره و هيچ اثري از تخريب يا ويرانگي در اون به چشم نميخوره. شايد لازم باشه براي بعضي جوونترها توضيح بدم كه اصلا خانقاه چي هست و تاريخچهي اون به چه زماني بر ميگرده. خانقاه يا همان خانگاه در واقع به محلي گفته ميشه كه مشايخ و درويشان در اون بهسر ميبرند و عبادت ميكنند، يعني جاييكه صوفيان و سالكان جمع ميشن و با تشكيل مجلس ذكر و انس، به عبادت و رياضت ميپردازند. ساخت خانقاه از قرن چهارم هجري در كشورهاي اسلامي شروع شده و بيشتر به اين منظور بوده كه صوفيان و درويشان كه به سير و سياحت ميپرداختند در هر شهري جايي براي اقامت موقت داشته باشند. در اين خانقاهها درويشان مسافر رو با روي خوش ميپذيرفتند و اونها رو اطعام ميكردند. در ضمن در قديم به خانقاه خانجاه هم ميگفتهاند كه كم كم و از اواخر قرن ششم اين واژه به فراموشي سپرده شده. در مورد شيخ محيالدين كبوترآبادي هم يك سري اطلاعاتي دارم كه بعدا اگر فرصتي دست داد در اختيار شما هم قرار ميدم تا بيشتر با نياكان خودتون آشنا بشيد. در مورد اتفاقاتي كه در اين خانقاه ميافته و اينكه چه كساني اين روزها به اون رفت و آمد ميكنند هم اگر دوست داشته باشيد كه مطمئن هستم نداريد بعدا بيشتر مينويسم.
alan dobare jaat ro avaz kardi ? ...
پاسخحذفheyf e nooooooon