مامي
الان مامي از اتاق رفت بيرون. بالاخره بعد از اينكه كلي گريه كردم موفق شد من رو بخوابونه. حالا با بابا نشستن و دارن تلويزيون تماشا ميكنن. ديگه حوصلهي گريه كردن ندارم. كف كردم از بس خوابيدم بابا! كم كم دارم قاطي ميكنمـــــــــــــا! از وقتي به دنيا اومدم تا حالا حتي يك دفعه هم بيرون نرفتهايم. اي واي مامي داره ميآد. خدا كنه نفهمه كه بيدارم وگرنه بازم بايد نيم ساعت لالايي گوش بدم تا خوابم ببره
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
خیلی ممنون که میخوای یه چیزی بگی، حتا اگر میخوای فحش هم بدی خیلی ممنون