the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۵ مرداد ۱۳, جمعه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

جنگ


همه‌ي اسرائيلي‌ها كه آدم‌هاي بدي نيستند. مي‌دونيد چرا؟ چون اگر شما هم توي اسرائيل و از يك پدر و مادر اسرائيلي به دنيا مي‌اومديد اونوقت به شما هم مي‌گفتند اسرائيلي. اونوقت شما هم آدم بدي مي‌شديد؟ نه ديگه، نمي‌شديد! (شايد هم مي‌شديد ولي ديگه ربطي به اسرائيلي بودن شما نداشت). يا مثلا خودمون رو در نظر بگيريد، ما تروريست هستيم؟ معلومه كه نيستيم، ولي از بدِ روزگار همه‌ي دنيا ما رو به عنوان تروريست مي‌شناسند. هميشه بايد حساب حكومت رو از مردم جدا كرد. اصلا خاصيت به حكومت رسيدن اينه كه خوي وحشي‌گري آدم بيدار مي‌شه و همه چيز رو به آتش مي‌كشه(كتاب قلعه‌ي حيوانات رو كه خوانده‌ايد؟). به نظر شما كساني كه اون بچه‌هاي معصوم رو توي روستاي قانا به اون طرز شنيع لت و پار كردند چه فرقي با من دارند؟! (فكر مي‌كنم بهتره اين سوال رو بدون جواب بگذارم! - ولي سوالم جدي بود).
يكي از خلبان‌هاي سالخورده‌ي نيروي هوايي رو توي مترو ديدم. كارت‌ش رو هم به من نشون داد، از همون‌هايي بود كه دوره ديده‌ي آمريكا بودند. ظاهرا هنوز هم كه بازنشسته شده هر ماه يك مبلغي از آمريكا براش فرستاده مي‌شه. خلاصه، مي‌گفت بعد از اين‌كه دوره‌ي من اونجا تموم شد يه جا دعوت به كار شدم. ولي ديدم اونجا جاي من نيست. گفتم چرا؟ گفت چون زندگي همه‌ش پول و زير شكم نيست كه! مهر و محبت و عاطفه هم هست! براي همين ماها خيلي نمي‌تونيم اونجا دوام بياريم. درسته كه از نظر نظم و سيستم و اين‌جور چيزها كارشون حرف نداره ولي از بقيه‌ي جهات بيشتر شبيه ديوونه خونه‌س! مي‌گفت مشكل اصلي كشور آمريكا بچه‌هاي بي‌سرپرسته. بچه‌هايي كه نه پدرشون معلومه كيه نه مادرشون! براي همين وقتي اين بچه‌ها بزرگ مي‌شن تنها جايي كه براشون وجود داره ارتشه! مي‌فرستندشون ارتش. اين كثافت كاري‌هايي هم كه مي‌بيني توي زندان‌هاي عراق و گوانتانامو انجام مي‌دن همين‌ها هستند كه انجام مي‌دن. آدم‌هاي زنازاده‌اي كه اصلا نمي‌دونند عاطفه چي هست؟!

همه‌ي اين‌ها رو گفتم كه بگم خدا رو شكر كه تاحالا شرايط كشتن كسي براي من فراهم نشده. اميدوارم بعدا هم فراهم نشه!

جنگ اصلا چيز خوبي نيست. ناسلامتي نسل ما نسل بچه‌هاييه كه با صداي بمب و گلوله بزرگ شديم، براي همين فهميدن اينكه قطع شدن ناگهاني برق و پخش آژير و شنيدن صداي گلوله‌هاي ضدهوايي چه ترسي تو دل بچه‌هاي شش-هفت ساله ايجاد مي‌كنه خيلي كار سختي نيست. همين الان كه دارم به اون روز‌ها فكر مي‌كنم ته دلم خالي مي‌شه! خيلي از جنگ خاطره دارم. يه وقت ديگه اگر فرصت شد تعريف مي‌كنم.

۲ نظر:

  1. مي دوني پرسشي كه مطرح كرده اي خيلي تفكر برانگيزه! با چنين نگاهي و تحليل اعتقادات و باورهاي انسان ها بر اساس خاستگاه زندگي آنها، اونوقت شايد قضاوت در مورد كنش ها و اعتقادات آدم ها و ارزشگذاري در مورد آنها خيلي دشوار باشه، اما موضوع اينه كه خداوند به انسان چيزي به اسم عقل داده و از آن با عنوان پيامبر دروني ياد مي كنه، چيزي كه بعضي ها ازش بعنوان وجدان هم ياد مي كنند، فكر مي كنم اين خط كش خوبي است كه بتوان خيلي از رفتارها را مورد ارزيابي قرار داد.
    نمي دانم آيا مردمي كه با زور و جنگ و كشتار بيش از 70 ساله يك عده انسان (حالا مسلمان نه) را به شيوه هاي مختلف مورد آزار و اذيت قرار بدي كه چي؟ كه مي خواهيم اينجا يك كشور درست كنيم؟ و الان هم هيچكس به اين تاريخ نگاه نمي كنه، همه از راه انساندوستي نظاره گر هستند و براي همين مثل اين بنده خدايي مي شه كه ديروز در يك ميهماني به من مي گفت: اگر اسرائيل اين ها را مي كشه، خوب آنها هم مي كشند!!

    پاسخحذف
  2. تو اين چند روز اخير بخاطر سرشلوغي نتوانسته بودم مطالبت را بخوانم، مثل هميشه قشنگ بود، بخصوص اين مطلب مامي!
    همان حميد!

    پاسخحذف

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.