سن و سال
حقیقت اینست که سن او را به درستی نمی دانم و از چهره اش هم نمی توانم دانست، چو هر وقت نزد او شدم دیدگانم را بر زمین دوختم. زیر و بم صدایش را نیز نمی توانم ملاک قرار دهم بر سن او که خود بسیار دیده ام سالخوردگانی که صدایشان به جوانی هفده ساله می ماند و جوانانی که نوایشان نشان از پیرانی نود ساله دارد و سختی روزگار کشیده، اگر قادر به دیدن چهره شان نباشی. از سن و
سال دل هم خبر ندارم که همیشه می تواند جوان باشد و جوان بماند و هرگز نمیرد گرچه تن که نابود می گردد، جان رها گردد و ترک جایگاه متعفن گوید.