the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۵ بهمن ۲۹, یکشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

قانون و اخلاق

به نظر شما پيروي از قانوني كه از طرف انسان‌ها براي انسان‌ها وضع مي‌شود تا چه اندازه با اخلاق در ارتباط است؟ آيا شما هميشه و در همه حال خود را ملزم به رعايت هر قانوني مي‌دانيد؟ يا در صورتي كه تشخيص دهيد يك قانون با معيارهاي ذهني شما هم‌خواني ندارد ديگر از آن پيروي نمي‌كنيد؟ مثلن تا چه اندازه حاضر هستيد پشت يك چراغ قرمز منتظر بمانيد؟ يك دقيقه؟ سه دقيقه؟ يك ساعت هم منتظر مي‌مانيد؟
يك مثال ديگر را در نظر بگيريم. زمان شاه قانوني وجود داشت به نام حكومت نظامي. بر اساس اين قانون، از ساعت خاصي به بعد مردم حق بيرون آمدن از خانه‌هايشان را نداشتند. اما عده‌ي زيادي از مردم و جوانان از اين قانون سرپيچي كردند و شب‌ها را در بيرون از خانه‌ها به مبارزه پرداختند. نتيجه‌ي اين سرپيچي از قانون (پيروزي انقلاب)، براي عده‌اي ناخوشايند بود (رژيم پهلوي) و براي عده‌ي زيادي هم خوشايند. آيا عدم رعايت قانون هميشه بد است؟ چه معياري براي خوب يا بد بودن يك قانون وجود دارد؟ اين معيار به فرد بستگي دارد يا بايد در جامعه براي آن تصميم گيري شود؟ اگر تشخيص داديم كه قانوني خوب نيست، آيا خودمان حق لغو كردن آن را داريم يا بايد با دست زدن به اعتراض (از راه‌هاي قانوني) خواستار تغيير آن شويم؟ اگر هيچ راه قانوني براي اعتراض به قانون پيش‌بيني نشده باشد چه؟ از چه راهي به وجود يك قانون اعتراض مي‌كنيد؟

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.