the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۹۳ آذر ۹, یکشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

دوباره بایست، دوباره راه برو

» این روس‌ها خیلی آدم‌های جالبی هستند. زمانی که تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران تصویب می‌شد می‌تونستند وتو کنند، و نکردند. الان هم دوست و برادر و متحدِ ما هستند. ما هم خیلی کشور جالبی هستیم.

» امروز یه سخنرانی از رفسنجانی دیدم، به «برابر» می‌گفت «مقابل». مثلن می‌گفت قیمت‌ها نسبت به چند سال پیش «دو مقابل، سه مقابل بیش‌تر شده». خیلی جالب بود. فهمیدم که کرمانی‌ها به «برابر» می‌گن «مقابل».


» مامان‌بزرگ‌ام دو سه سالِ آخر زندگی‌اش خونه نشین شده بود و دیگه نمی‌تونست راه بره. چند وقته همه‌اش خواب می‌بینم که خوب شده و راه می‌ره. همیشه هم توی یک جایی شبیه مهمونی می‌بینم‌اش. بعد که از خواب پا می‌شم یادم می‌افته همین چند وقتِ پیش از دنیا رفت. ناراحتی‌ام از اینه که چرا تا وقتی زنده بود دوباره راه نرفت. خیلی زود زمین‌گیر شد. الان خاله‌ام هم همین‌جوری شده و دیگه راه نمی‌ره. همیشه منتظرم یه روز ببینم خاله‌ام دوباره داره راه می‌ره. دختر خاله‌ام هم... [باور] رُ برای دختر خاله‌ام نوشته بودم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.