the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۹۱ شهریور ۲۴, جمعه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

نیاز و زمان

«نیاز» و «زمان» دو تا از چیزهاییه که این روزها برای من سوال هستند. یعنی نمی‌دونم چی هستند و دوست دارم بدونم چی هستند. یکی از پرسش‌هایی که درباره‌ی «نیاز» دارم اینه: پاسخ دادن به نیاز لذت‌بخش‌تره یا از بین بردنِ نیاز؟ یعنی منظورم اینه که: آدمی که هیچ وقت تشنه نمی‌شه لذت بیش‌تری می‌بره یا آدمی که تشنه می‌شه و آب می‌خوره و سیراب می‌شه؟

اگر بی‌نیاز بودن هم لذت‌بخش باشه، پس موجودی که هیچ نیازی نداشته باشه باید بیش‌ترین لذت رُ از همه چیز ببره. ولی نکته این‌جاست که این موجود چون بی‌نیازه، نیازی به «لذت بردن» هم نداره؛ پس بی‌نیاز بودن خیلی هم نباید چیزِ جالبی باشه! یعنی اگر به من بود، بیش‌تر دوست داشتم یک نیازمندِ واقعی باشم. کسی که به همه چیز نیاز داره، و همه‌ی نیازهاش هم همیشه برآورده می‌شه! این‌جوری لذت‌اش بیش‌تره.

از اون طرف می‌بینیم که تعریفی که ادیان مختلف از خدا ارایه کرده‌اند یه موجودِ کاملن بی‌نیازه. مثلن در قرآن در سوره‌ی اخلاص گفته شده: «الله الصمد». به این مضمون که همه‌ی نیازمندان به خدا پناه می‌برند. و حرکتِ انسان به سوی کمال هم به شکلِ بی‌نیاز شدن بیان شده. مثلن در سوره‌ی طه آیه‌های ۱۱۸ و ۱۱۹ گفته شده که در بهشت گرسنگی و تشنگی وجود نداره. یعنی این نیازها کاملن از بین رفته‌اند. اما آیاتِ دیگه‌ای در قرآن هستند که می‌گن آدم‌های نیکوکار در بهشت میوه‌های فراوان و نوشیدنی طلب می‌کنند. مانند آیه‌ی ۵۱ سوره‌ی ص: «در آنجا تكيه مى‏زنند [و] ميوه‏هاى فراوان و نوشيدنى در آنجا طلب مى‏كنند». الانسان، ۱۷: «و در آنجا از جامى كه آميزه زنجبيل دارد به آنان مى‏نوشانند». سوره ۸۳ آیه ۲۵: «از شرابى مهر شده به آنان نوشانند». یعنی آدم تشنه نباشه و نوشیدنی طلب کنه! خیلی عجیبه ولی شاید تهِ بی‌نیازی همین باشه! شاید هم تهِ نیاز همین‌جا باشه. شاید هم این‌جا تهِ هیچ‌جایی نباشه. مهم نیست زیاد. فقط یه سوال بود که به بی‌راه رفت. شاید هم «الله الصمد» یعنی خدا نیازمندیه که همه‌ی نیازمندها به او پناه می‌برند. یعنی خدا نیازمنده ولی نیازمندی که تا تهِ خط رفته و برگشته. یه نیازمندِ حرفه‌ای. یعنی به همه چیز نیاز داره و همه چیز هم داره. آسمون داره، زمین داره. هر چی توی آسمون‌ها و زمین هست هم مالِ اونه... خیلی خوبه این‌جوری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.