از من بگیر، حماقتات را نه
من تازگیها دچارِ تغییری شدهام که با خودم فکر کردم شاید بد نباشه اون رُ با شما هم در میون بگذارم. تغییری که کردهام اینه که خیلی چیزها که یه زمانی برام بدیهی بودند دیگه برام بدیهی نیستند. و همچنین خیلی چیزها که قبلن راحت انکارشون میکردم دیگه بهراحتی برام قابلِ انکار نیستند. اینکه چیزهایی که قبلن برام بدیهی بودهاند دیگه بدیهی نیستند به نظرم نکتهی خیلی مهمیه. چون من فهمیدهام (و دارم میفهمم) که هیچ پایه و اساسی برای بدیهی بودنِ خیلی از چیزها وجود نداره.
حالا من دو تا مثال براتون میزنم که هر دو به اعدام مربوط میشوند. اما از این دست مثالها زیاده
برای نمونه توجهِ شما رُ اول جلب میکنم به گفتوگویی که امروز بین من و یه نفر دیگه شکل گرفت:
من: من دیگه نروژ نمیرم. نروژ خیلی ناامنه
اون یکی: چرا؟
- مگه نمیبینی؟ بمبگذاری توی نروژ بیداد میکنه!
- بیداد نمیکنه! یه نفر یه بمب گذاشت تموم شد رفت
- چرا اینی که بمب گذاشته رُ اعدام نمیکنند؟ چرا فقط به ده بیست سال حبس محکوم میشه؟
- چون اعدام یک عملِ غیرِانسانیه!
- غیرانسانی؟ یعنی چی غیرانسانی؟
- غیرانسانی دیگه! اعدام غیرانسانیه
- یعنی چی؟ یعنی چی که غیرانسانیه؟
- ببین، اعدام باعث میشه که سرنوشت یک انسان تغییر کنه، و ما حق نداریم سرنوشت کسی رُ عوض کنیم
- پس به عبارتِ دیگه میشه گفت ما حق نداریم کسی رُ اعدام نکنیم؛ چون اعدام نکردنِ یک نفر هم سرنوشتِ اون شخص رُ تغییر میده! و ما هم حق نداریم سرنوشتِ کسی رُ عوض کنیم!
بله دوستان! همونطور که میبینید، من به جای اینکه مثل احمقها خیلی سریع قبول کنم که اعدام یک عملِ غیرانسانیه، خیلی راحت این موضوع رُ انکار کردم، و خیلی راحت معلوم شد که دلیلی پشتِ غیرِ انسانی بودنِ اعدام وجود نداره! البته این مکالمه ادامه پیدا نکرد ولی اگر ادامه پیدا میکرد حتمن به این نتیجه میرسید!
حالا پیشنهادِ من به شما اینه که هیچ چیزی رُ هیچوقت سریع قبول نکنید. سریع هم رد نکنید. تا جایی که میتونید از کسی که چیزی رُ مطرح میکنه سوال بپرسید. از خودتون هم اگر تنها شدید سوال بپرسید. انقدر سوال بپرسید تا خودتون به این نتیجه برسید که چهقدر احمق هستید. نذارید یه روزی که دیگه خیلی دیر شده احمق بودن رُ براتون به تصویر بکشند. خودتون به این باور برسید که احمقید. انقدر دیگران رُ و خودتون رُ سوالپیچ کنید تا براتون معلوم بشه تهِ تهاش هیچ چیزی نیست! اگر یه نفر به شما یه فیلمی نشون داد که توش یه نفر رُ توی عربستان به جرمِ دزدی یا هر خلافِ دیگهای گردن میزدند و بهتون گفتند که «ببین عربها چهقدر وحشی هستند» فوری قبول نکنید که عربها وحشی هستند! سوال بپرسید (نمیدونم چه سوالی، هرچی! یه بار دیگه تعریفِ وحشی بودن رُ توی ذهنِ خودتون مرور کنید، بعد بپرسید آیا وحشی بودن چیز خوبیه یا بدیه. اگر بده چرا بده؟ کی گفته بده؟ چرا خوب نیست؟ آیا لازم نیست انسان بعضی وقتها وحشی باشه؟ چرا لازم نیست؟ چرا لازم هست؟ کی گفته لازم نیست؟ کی گفته لازمه؟ اینی که همچین حرفی زده کی بوده؟ پدر مادرش کی بودن؟ میشه به حرفاش اعتماد کرد یا نه؟ و هزار تا سوالِ دیگه)، بدیهیترین چیزهایی که بهنظرتون میرسه رُ زیرِ سوال ببرید و ببینید که چهقدر راحت معلوم میشه تهِ خیلی از چیزها هیچی نیست :)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
خیلی ممنون که میخوای یه چیزی بگی، حتا اگر میخوای فحش هم بدی خیلی ممنون