the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

ریلکس باش

سال دوم دبیرستان تابستون یه جا کلاس شیمی می‌رفتم. یه معلم جوون باحال داشتیم.

اون موقع سر کلاس یه نصیحتی به ما می‌کرد که من نمی‌فهمیدم منظورش چیه؟

می‌گفت زندگی رُ سخت نگیرید، اگر سخت بگیرید زندگی هم به شما سخت می‌گیره. من همیشه بی‌خیال سختی‌ها هستم. همین چند وقت پیش از کلاس اومدم بیرون، دیدم ماشین‌ام نیست. دزد برده بود! عین خیالم نبود. گفتم ماشین رُ دزد برده دیگه. خب حالا چی‌کار کنم مثلن؟ بعد از چند روز ماشین پیدا شد (یه همچین چیزی تعریف کرد)

خیلی برام جالبه که من توی اون سن نمی‌فهمیدم سختی زندگی یعنی چی؟ واقعن نمی‌فهمیدم چون هیچ سختی نکشیده بودم تا اون موقع (اگرچه اعتراف می‌کنم تا الان هم سختی زیادی نکشیده‌ام به اون صورت! خدا رُ هم شاکر نیستم از این بابت چون قبلن گفتم به‌تون دلیل‌اش رُ)

فقط منظور این‌که یه چیزهایی رُ آدم یه زمانی نمی‌فهمه، بعدن می‌فهمه. جالبه برام که اون موقع نمی‌فهمیدم سختی زندگی یعنی چی.

معلم شیمی‌مون اگر چه ممکن بود مشکلات زیادی داشته باشه اما ریلکس بود و به کسی استرس وارد نمی‌کرد اگر ناراحت بود.
همه مشکلات دارند. بهتره مشکلات‌مون رُ پیش خودمون نگه داریم و زیاد دنبال شریک غم نگردیم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.