the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۹۴ فروردین ۴, سه‌شنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

هیزم

ما یه بار رفته بودیم جنگل. بعد شب شده بود و هوا خیلی سرد بود. باید آتیش روشن می‌کردیم تا گرم بشیم. من برای جمع کردنِ هیزم داوطلب شدم. گفتم «من می‌رم هیزم جمع کنم». بقیه گفتند «زحمت می‌شه برات». من هم هول شدم، به جای این‌که بگم «نه بابا چه زحمتی»، گفتم «نه بابا چه هیزمی». خلاصه ان‌قدر خجالت‌زده شدم و بقیه بهم خندیدند که تا چند ماه دیگه جرات نمی‌کردم شب‌هایی که توی جنگل هوا خیلی سرد بود و باید آتیش روشن می‌کردیم تا گرم بشیم داوطلب بشم برای هیزم جمع کردن.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

مطلب ویژه

فالون دافا

«فالون دافا»، به «فالون گونگ» نیز معروف است. روشی معنوی است که بخشی از زندگی میلیون‌ها نفر در سراسر جهان شده است. ریشه در مدرسه بودا دارد. ا...

Google Analytics

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

Powered By Blogger

Google Reader

Add to Google
با پشتیبانی Blogger.