مغازهی شیرینیفروشی
ما میخواهیم یه مغازهی شیرینیفروشی بزنیم. توی این شیرینیفروشی قراره همه نوع شیرینی فروخته بشه جز شیرینی خامهای. اسم مغازه رو هم میخواهیم بگذاریم خامهاینی، تا همه بدونند شیرینیهای ما خامهای نی.
the sad story of finding my lost curiosities over the years
ما میخواهیم یه مغازهی شیرینیفروشی بزنیم. توی این شیرینیفروشی قراره همه نوع شیرینی فروخته بشه جز شیرینی خامهای. اسم مغازه رو هم میخواهیم بگذاریم خامهاینی، تا همه بدونند شیرینیهای ما خامهای نی.
توی عید وقتی دو نفر به هم زنگ میزنند برای تبریک گفتن، هر دو سعی میکنند زودتر بگن «سال نوتون مبارک»، چون اگر کسی نتونه این رو اول بگه، مجبوره همهی جملههای بعدی رو با «همچنین برای شما» شروع کنه و از اونجایی که همچنین برای شما کافی نیست باید یه جملهی دیگه هم که تقریبن هممعنی باشه با جملهای که نفر اول گفته از خودش بسازه و اضافه کنه. یعنی نفر دوم همیشه زحمت بیشتری باید بکشه برای صحبت کردن تا وقتی که تلفن قطع بشه. باید با خندهای تصنعی بگه «همچنین برای شما» و بعد از کمی مکث بدون توجه به صحبتهای طرفِ مقابل ادامه بده: «ایشالا برای شما هم سال خیلی خوبی باشه همراه با سلامتی و خیر و برکت در کنار خانوادهتون» و بعد در پاسخ باقیِ جملهها بگه: «ایشالا، در کنار شما» تا اینکه مکالمه تموم بشه.
من یه بار میخواستم چند تا گل خشک کنم، همهی گلها خشک شدند به جز یکی که وقتی از لای کتاب درش آوردم همچنان تازه و با طراوت مونده بود و حتا بوش هم بیشتر شده بود. به نظر میرسید این گل در زمان حیات نماز شباش ترک نمیشده. برای همین جنازهاش از بین نرفته و تا همیشه خوشبو مونده بود. برای اینکه نظریهام رو امتحان کنم گل رو داخل فر گذاشتم و تا دمای ۱۸۰۰۰ درجهی فارنهایت حرارت دادم. وقتی از فر درش آوردم گل خاکستر شده بود. اونجا بود که فهمیدم هر آزمایشی جایی و هر نکته مکانی داره. یه گل هر چهقدر هم مومن باشه بیشتر از ۱۰۰۰۰ درجهی فارنهایت رو نمیتونه تحمل کنه آخه رحم و مروت هم خوب چیزیه.
پایانِ دوم:
وقتی بعد از یک ساعت برگشتم و درِ فر رو باز کردن صحنهای که میدیدم باور کردنی نبود. فر تبدیل به گلستان شده بود و از بویی که با باز کردنِ درِ فر به مشامام رسید برای لحظاتی از هوش رفتم.
در دیدار با جمعی از ... حضور یافتند
ضمن تبریک سالروز ... و بزرگداشت یاد و خاطرهی سرداران
ایشان در ادامه خاطرنشان کردند
ایرانِ اسلامی امروز سربلندتر از همیشه
در برابر هجمههای دشمنان
ضمن تاکید بر حضور آحاد مردم خاطر نشان کردند
ایشان با اشاره به نزدیکی سالروز
دشمنان انقلاب همواره در تلاشند
قدرتهای زورگو و در راس آنها
با وجود هجمهی بیوقفهی ابرقدرتها
با تاکید بر لزوم رسیدگی و رفع نیازهای معیشتی مردم
به انحاء مختلف قصد ضربه زدن
ایشان در ادامه با تاکید بر لزوم افزایش آمادگی ... یادآور شدند
تا نابودی کامل ایادی استکبار
با تکیه بر جوانان مومن و انقلابی
افزودند، دشمن با بهرهگیری از
تحرکات و توطئههای دشمن از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی
با قدردانی از حضور پرشور مردم
با یادآوری انگیزههای ضد اسلامی در دستگاههای استکباری افزودند
و با تاکید بر لزوم ادامهی ...
همچنین در این دیدار...
در ابتدای این جلسه، حجتالاسلام ... گزارشی در زمینهی ... ارایه دادند
ادامهی خبرها
همه در موردِ وجود یا عدمِ وجود خدا بحث میکنند
اما چرا هیچکس به وجودِ خدا اعتراض نمیکنه؟
یعنی قبول که وجود داره
ولی اعتراض کنیم به وجودش
خیزش کنیم
و طرحی نو در اندازیم
یه چیزی بهتر از وجودِ خدا پیدا کنیم
من فکر میکنم بهترین جایگزین خودمون هستیم
یعنی من هستم
من دوست دارم خدا بشم
و بقیه به من تعظیم کنند
راه حلش چیه؟
چهطوری میشه خدا شد؟
شاید خدا هم از اول خدا نبوده
یکی بوده مثل من، مثل شما
اصلن یکی مثلِ، همین آقا
تلاش کرده تا خدا شده
(بله شما، برای چی به پشتِ سرت نگاه میکنی؟)
چرا تا میفهمیم خدا وجود داره
رنگ از رخسارمون میپره و تعظیم میکنیم؟
چرا برای بهتر شدن تلاش نمیکنیم؟
چرا وقتی میفهمیم میشه خدا شد،
به جای تعظیم، برای خدا شدن تلاش نمیکنیم؟
چرا به جای اینکه سعی کنیم با خدا یکی بشیم،
سعی نمیکنیم خدا بشیم،
تا بقیه تلاش کنند با ما یکی بشن؟
با سلام و درود بر خضر پیامبر، پیروان آن حضرت، منتظران بر حقش، شهیدان راهش، مریدان رکابش، و لعن بر حسودان مقامش، منکران پیامش و درخواست توبه برای گم کنندگانش، به کژرفتگانش، از راه جداشدگانش. باشد که به راه بازگردند.
روزی خضر بر کویی میگذشت
پیرزنی را دید که جلوی خانهاش را آب و جارو میکرد
پرسید مادر، چند روز است به این کار همت گماردهای؟
پیرزن گفت اولین روز است
خضر گفت تو را مژده باد که در همان نخستین روز مرا دیدی
پیرزن گفت مگر تو کیستی رهگذرِ سبزپوش؟
خضر گفت من همان خضر هستم، که در روزِ چهلام بر آب و جارو کنندگان نازل همیشوم
پیرزن لبخندِ رضامندی زد و گفت: به خدا قسم هیچگاه آرزوی دیدارِ تو را نداشتهام
دخترِ پیرِزن از توی آیفون گفت: مامان با کی حرف میزنی داری؟ تمیز نشد جلوی در؟
پیرزن گفت: به خدا قسم با مردی سراسر سبزپوش که میگوید خضر است حرف میزنم
حافظ میفرماید:
تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من
پیاده می روم و همرهان سوارانند
«فالون دافا»، به «فالون گونگ» نیز معروف است. روشی معنوی است که بخشی از زندگی میلیونها نفر در سراسر جهان شده است. ریشه در مدرسه بودا دارد. ا...