the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۹۴ آبان ۲, شنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

نقشه‌ی گنج

یه انتقاد دارم. بعضی جاها هستند که توی محرم با ظرف یک بار مصرف غذا نمی‌دهند. باید قابلمه ببریم و توی قابلمه غذا می‌دهند. انتقادم اینه که وقتی ظرفِ پر از غذا رُ با دست بالا می‌گیرند تا صاحب‌اش پیدا بشه می‌گن «این ظرف مالِ کی بود؟». به نظرِ من این سوال از این نظر که باعثِ وارد شدنِ استرس به صاحبِ غذا می‌شه اصلن سوالِ مناسبی نیست. چون وقتی می‌پرسه «مالِ کی بود» آدم فکر می‌کنه ظرف دیگه مالِ خودش نیست. به نظرم این پرسش به‌تره: «این ظرف مالِ کیه؟». این‌جوری کسی که صاحبِ ظرفه آروم می‌شه، و لبخند رضامندی بر لب‌هاش می‌نشینه.

من اگه بخوام یه روز نذری بدم به مردمی که توی صف ایستاده‌اند یکی یه دونه صندوقِ گنج می‌دم. یه صندوق پُر از جواهرات. بعد ان‌قدر هم سنگینه که یه نفری نمی‌شه بردش. باید دو نفر از دو طرف دسته‌های صندوق رُ بگیرند و ببرندش. هر بار که یه صندوق رُ می‌آوریم که بدهیم به نفرِ بعدی، بلند فریاد می‌زنم «بر محمد و آلِ محمد صلوات»، و مردمِ توی صف هم صلوات می‌فرستند. به هیچ کس هم بیش‌تر از دو تا صندوق نمی‌دیم که به همه برسه. اگر هم کسی که یه بار گنج می‌گیره دوباره بره تهِ صف بایسته تا یه بار دیگه هم گنج بگیره ما خیلی راحت می‌فهمیم و از صف می‌اندازیم‌اش بیرون (چون وقتی نوبت‌اش بشه یه صندوق دست‌اشه). توی چشم‌هاش نگاه می‌کنم و می‌گم: «خجالت بکش، همین چند دقیقه پیش یه صندوق گرفتی!». یه ایده‌ی دیگه هم دارم. ایده‌ام اینه که گنج‌ها ده سال ضمانت داشته باشند. یعنی همراه با هر صندوقی یه نقشه‌ی گنج هم به مردم می‌دیم، و به‌شون تضمین می‌دیم که تا ده سال اگر گنج رُ گم کردند می‌تونن برن با این نقشه پیداش کنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خیلی ممنون که می‌خوای یه چیزی بگی، حتا اگر می‌خوای فحش هم بدی خیلی ممنون

قدیمی

به معتادها

خودتون انتخاب کنید شلاق چند دهم بزنم؟ پنج دهم داریم. هفت دهم هم داریم که البته دردش بیش‌تره [بچه به شدت ترسیده و قاچ خربزه از دست‌اش می‌افت...

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

دوست داشتنی

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

تماس

naaraamblog dar yahoo dat kam
Powered By Blogger
Add to Google
با پشتیبانی Blogger.