خواب
یه صدایی توی مغزم شنیدم که فکر کردم همهی موانعِ فیزیکی برداشته شدهاند. نمیفهمیدم یعنی چی ولی امتحان کردم. خواستم از توی دیوار رد بشم، رد شدم و رفتم بیرون. یادم اومد که قبلن چند بار توی خواب پرواز کردهام، گفتم شاید الان هم بتونم. خودم رُ پرت کردم، تا نزدیکیهای زمین رفتم اما تونستم توی هوا شناور بشم. میترسیدم هر لحظه بخورم زمین. فکر میکردم باید بیشتر تمرین کنم تا بتونم ارتفاع بگیرم. همهاش هم فکر میکردم که بیدارم و توی بیداریه که دارم پرواز میکنم. برای همین یه کم سختتر از گذشته و با و ترسِ بیشتری همراه بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
خیلی ممنون که میخوای یه چیزی بگی، حتا اگر میخوای فحش هم بدی خیلی ممنون