بوی دیوارهای طویله
دانشِ پزشکی چیزیه که نسل به نسل منتقل میشه. اینو همه میدونن. یه دانشجوی پزشکی بهجای اینکه بره سرِ کلاس بشینه و چیزی یاد بگیره، میره به دستهای کسی که یک سال از خودش بزرگتره نگاه میکنه. نگاه میکنه و یاد میگیره چهطوری بخیه بزنه. چهطوری چشم رُ تخلیه کنه. چهطوری مغز رُ عمل کنه. چهطوری دی آر انجام بده (دی آر یه اصطلاحیه که همین الان از خودم در آوردم ولی ممکنه معنی داشته باشه). خلاصه اینجوریه که یه بچهای که تا دیروز فقط اسم ِ ابوعلی سینا رُ شنیده بود حالا میتونه کلیهی یک بیمار رُ هم از نزدیک لمس کنه، با دستهای خودش! و اینجوری هم هست که از هر پزشکی بپرسی آیا سزارین خوبه یا نه؟ میگه «نه، خوب نیست. زایمانِ طبیعی بهتره.» چرا؟ چون این حرف نسل به نسل منتقل شده تا به سال پایینیها رسیده. اما دلیلِ اینکه چرا انقدر با سزارین مخالفت وجود داره برمیگرده به هزاران سال پیش. یعنی زمانی که محیطِ استریلی برای این کار وجود نداشت. تصور کنید زنی رُ که در یک طویلهی کر و کثیف دراز کشیده و در حالی که از درد فریاد میکشه، شکماش با یک خنجر پاره میشه تا بچه به دنیا بیاد. خب معلومه در چنین شرایطی هیچکس قبول نمیکنه سزارین عمل خوبیه.
درسته که خیلی از مادرهای این مرز و بوم تا به حال سرِ زا از دنیا رفتهاند. درسته که خیلی از مشاهیرِ و بزرگانِ این سرزمین بیمادر بزرگ شدهاند. اما هنوز هم اگر از من بپرسید، میگم سزارین بهترین روشیه که میشه آدمهای بزرگ تحویل جامعه داد. دوستان! ترسِ کهنهای که از بوی دیوارهای کاهگلی و پشگلهای کفِ طویله در دلِ پزشکانِ ما رخنه کرده، فقط با تلاشِ نخبگانی مثل من و شماست که از بین میره.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
خیلی ممنون که میخوای یه چیزی بگی، حتا اگر میخوای فحش هم بدی خیلی ممنون