نترس رفیق
من اگه یه روزی پیامبر بشم دعوتام جز با بشارت به نابودی و نیستی بعد از مرگ نیست. شاید هر بار که برای چند نفر دربارهی مزایای نیستی بر هستی صحبت میکنم انتظار نداشته باشم کسی میونِ حرفهام پا نشه و بره. از بین کسانی هم که تا آخر میمونن و به حرفهام گوش میدن، همیشه با ترسی همراه با امید به چشمهاشون نگاه میکنم شاید بتونم حدس بزنم کدومشون ممکنه بعد از تموم شدنِ حرفهام به جای اینکه پا شه و بره چند دقیقهای همونجایی که هست باقی بمونه و تو افکار خودش به نقطهای دور خیر بشه؛ که من هم برم از روی زمین بلندش کنم، در آغوش بگیرماش و بهش بگم: نترس رفیق، نیستی پایانِ راه نیست...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
خیلی ممنون که میخوای یه چیزی بگی، حتا اگر میخوای فحش هم بدی خیلی ممنون