برخاک
امروز برای دومین بار در یک ماه گذشته به احساس پوچی کامل رسیدم. این احساس در عرض چند ثانیه همه چیزم رُ در بر میگیره و هیچ چیز برای من باقی نمیگذاره. چیزی که بخوام بایستم و به خاطرش بجنگم. فرار از این احساس خیلی سخته ولی من ازش فرار کردم و فرار خواهم کرد هر چند بار دیگهای هم که اتفاق بیافته. تا روزی که دستاش به من برسه و زمینم بزنه.