the sad story of finding my lost curiosities over the years

محصولِ ۱۳۹۹ دی ۳, چهارشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

شکر نعمت

امروز می‌خوام شعر زیر رو براتون تفسیر کنم:

شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند


آیا منظور از نعمت چیزِ با ارزشیه که شما دارید و به این دلیل که قدرش رو نمی‌دونید و به خاطرش تشکر نمی‌کنید ازتون گرفته می‌شه؟

نع!

تمام اتفاق‌های زندگیِ شما از قبل برنامه‌ریزی شده‌اند. از کوچک‌ترین تا بزرگ‌ترینش. همه‌ی این اتفاق‌ها هم برای این هستند که شما رشد کنید.

شکر یعنی پذیرش اتفاق‌هایی که در زندگی براتون می‌افته. هر اتفاقی رو که بپذیرید اون اتفاق تبدیل به نعمت می‌شه.

کفر یعنی نپذیرفتن و جنگیدنِ بیهوده. هر چیزی رو که نپذیرید باعث نابودیِ نعمت می‌شه.

منظور از پذیرفتن این نیست که تلاش نکنید. تلاش کنید، اما به آب و آتیش نزنید.

در مواجهه با اتفاقات ناگوار، مثل مرگ یکی از عزیزان‌تون، سه تا واکنش می‌تونید از خودتون نشون بدید:

اول - ناراحتی شدید و پرده دری. عدم پذیرش. مگه ما چی کار کرده بودم که باید این بلا سرمون می‌اومد؟ نابودیِ نعمت.
دوم - ناراحتی و سپس پذیرش.
سوم - پذیرش یا همان شکر نعمت.

آیا شما پذیرای اتفاقی که قرار است فردا برایتان بیافتد هستید؟

محصولِ ۱۳۹۹ آذر ۲۲, شنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

اگزوز خاور

من می‌گم بیایم یه کاری بکنیم. همون‌طور که توی خونه می‌شه وسایل رو جابجا کرد تا یه تنوعی بشه، توی کره‌ی زمین هم یه تنوعی ایجاد کنیم. از این به بعد به شمال بگیم جنوب و به جنوب بگیم شمال. به نقشه هم باید از این به بعد برعکس نگاه کنیم. مردم هم هر موقع خواستند هجوم ببرند به جای شمال به جنوب هجوم می‌برند. کیش هم می‌شه یکی از جزایر شمالی. آمریکا هم می‌ره توی قاره‌ی آمریکای جنوبی. ابرها هم از این به بعد از شرق به غرب حرکت می‌کنند. قبله هم می‌شه شمال شرقی و کرانه‌ی باختری رود اردن می‌شه کرانه‌ی خاوری رود اردن. البته بعضی اسم‌ها رو نیاز نیست عوض کنیم مثلن تغییر نام اگزوز خاور به اگزوز باختر خیلی ضروری به‌نظر نمی‌رسه. یکی دیگه از تغییرات مهمی که رخ می‌ده اینه که خورشید این بار از غرب طلوع می‌کنه و این می‌تونه نویدبخش ظهور امام زمان هم باشه چون من یادمه توی یکی از کتاب‌های دینی خونده بودم که یکی از نشانه‌های ظهور امام زمان اینه که خورشید از غرب طلوع می‌کنه. نمی‌دونم چه‌قدر با این پیشنهاد ارتباط برقرار کردید ولی به‌نظر خودم که اجرایی شدنش اثرات غیرقابل انکاری داره.




محصولِ ۱۳۹۹ آذر ۲, یکشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

دانستنی‌ها

 آیا می‌دانستید کتاب «جوآن فالون» یک کتاب معمولی نیست؟

آیا می‌دانستید ممکن است شما یکی از معدود افراد خوش اقبالی باشید که به‌صورت اتفاقی نام این کتاب به گوش‌تان می‌خورد؟


آیا می‌دانستید فالون دافا ۵ تمرین بدنی ساده دارد؟


(این پست اصلاح شد و قسمت‌هایی از آن پاک شد)



محصولِ ۱۳۹۹ آبان ۲۹, پنجشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

قلپ قلپ

حالا فهمیدم چرا بعضی وقت‌ها بی هیچ دلیلی درد شدیدی در کمر و پام احساس می‌کنم و بعد از یکی دو روز خودش خوب می‌شه.

چند هفته پیش هم دو تا ساق پام بی هیچ دلیلی یک هفته درد گرفتند، جوری که راه رفتن برام دشوار شده بود و خودشون خوب شدند.


برای کسب اطلاعات بیش‌تر کتاب «جوآن فالون» را بخوانید.



محصولِ ۱۳۹۹ آبان ۲۰, سه‌شنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

تزکیه

عزیزان من 
تزکیه چیست؟ 
پس تزکیه عبارت است از روندِ دایمی از دست دادنِ وابستگی‌ها. 
حالا یه چیز جالب بهتون بگم. اینکه شما دنبال چیزی باشید هم خودش یک جور وابستگیه. یعنی آدمی که به دنبال تزکیه کردن باشه داره یک جور وابستگی رو در خودش پرورش می‌ده. 
پس تزکیه کنید، اما آرام باشید؛ 
مثل دریای بی موج، 
ساکت، با شکوه و آرام.

محصولِ ۱۳۹۹ آبان ۲, جمعه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

خواب

دیشب خواب دیدم دو تا ماه توی آسمون بود بعد از یکی پرسیدم مگه زمین چند تا ماه داره گفت خیلی!

محصولِ ۱۳۹۹ مهر ۷, دوشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

اصول من (هفت فرمان)

۱- در انجام هر کاری اول دیگران را در نظر داشته باشم.
۲- در مورد منافع شخصی سخت‌گیری نکنم.
۳- اگر کسی به من آزار رساند پاسخ او را ندهم.
۴- مشکلات و سختی‌ها را بدون شکایت تحمل کنم.
۵- برای به‌دست آوردن چیزی تلاش غیرعادی نکنم.
۶- اگر چیزی مال من است آن را به من بدهید، وگرنه برای خودتان.
۷- تا جایی که می‌توانم وابستگی‌ها را از خودم رها کنم.

محصولِ ۱۳۹۹ شهریور ۱۱, سه‌شنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

سفر بازگشت

تازگی‌ها با کتاب مفیدی آشنا شده‌ام که امروز می‌خواهم آن را به شما معرفی کنم. این کتاب به درد کسانی می‌خورد که در زندگی دنبال یک استاد و راهنما بوده‌اند. نویسنده‌ی این کتاب می‌تواند استاد شما باشد، دست‌تان را بگیرد و شما را بالا بکشد.

نام کتاب «جوآن فالون» است و می‌توانید آن را از [این‌جا] دانلود کنید.

 

تاکید کتاب بر تزکیه در جامعه است. تزکیه یعنی تحمل سختی‌ها و از دست دادن تدریجی وابستگی‌ها. همچنین تزکیه یعنی سخت‌گیری نکردن بر سرِ منافع شخصی. تمرین‌های ساده‌ای هم وجود دارد که روند تزکیه را سرعت می‌بخشد و باعث روشن‌بینی می‌شود.

خیلی خلاصه توضیح دادم، اگر علاقه‌مند بودید برای جزییات بیش‌تر خودتان کتاب را بخوانید :)

محصولِ ۱۳۹۹ تیر ۱۵, یکشنبه
هزینه‌ی ساخت: ۲۵ میلیون دلار

امیرحسین

دو سه هفته بود این صدا توی ذهنم می‌چرخید که یک نفر با صدای مهربونی می‌گفت «امیر حسین...؟ امیرحسین...». همه‌اش با خودم می‌گفتم خدایا من این صدا رو کجا شنیدم؟ چه‌قدر آشنا و دلنشین بود این صدا برام. خلاصه هر چی فکر کردم یادم نیومد و گذشت. تا این‌که امروز داشتم توی ایمیل‌های قدیمی‌ام می‌گشتم و دیدم یک مطلبی نوشته‌ام و به خودم ایمیل کرده‌ام با عنوان «چهل و پنج کیلو». اومدم توی وبلاگم جستجو کردم چهل و پنج کیلو، تا ببینم آیا این مطلب رو توی وبلاگم هم نوشته‌ام یا فقط به خودم ایمیلش کرده‌ام، دیدم نوشته‌ام. توی نتایج جستجویی که اومد مطلب دیگری هم بود با عنوان «دکوپاژِ المیرا». به محضِ دیدنِ این عنوان یادم اومد «امیرحسین...» رو کجا شنیدم! توی اتوبوس بودم، خیابونِ ولیعصر. یه آدم نسبتن مذهبی کنارم نشسته بود و تلفنی با امیرحسین صحبت می‌کرد در موردِ این‌که دکوپاژِ المیرا خیلی بهتر بود از دکوپاژِ امیرحسین.

خواب

دو شب پشت سر هم خوابِ جنگ دیدم. اصلن انگار نافِ من رو با خواب‌های جنگی بریده‌اند!

پریشب خواب دیدم چند جنگنده از دور پیدا شدند و جنوبِ تهران رو بمباران کردند. با خودم فکر کردم احتمالن پالایشگاه‌های جنوب شهر رو زده‌اند. مامانم خیلی ترسیده بود. بهش گفتم نترس مامان. الان دیگه مثل قبل نیست که خونه‌ها رو هم بزنند. الان هدف‌گیری‌ها دقیقه! درست می‌زنند به هدف. به ما نمی‌زنند.

دیشب خوب دیدم توی آسمون هواپیماهای جنگی رژه‌ی نظامی برگزار می‌کنند و چترباز می‌ریزند. چندتا پهپاد هم بود. یکی‌شون بالاسر خونه‌ی ما می‌چرخید. شبیه پرنده‌ها بود، بال می‌زد، می‌نشست و بلند می‌شد. خواهرم رفت یکی‌شون رو گرفت. بهش گفتم برای چی گرفتی این رو؟ الان می‌آن سراغ‌مون! روی پهپاد هم دوربین بود هم میکروفن. مواظب بودم جلوی دوربین‌اش نرم. پهپاد رو که روی زمین گذاشتیم تغییر شکل داد. تبدیل به تانک کوچکی شد که می‌تونست شلیک کنه. بعد نیروهای نظامی دور و برمون رو گرفتند. دنبال پهپاد اومده بودند. سعی کردم فاصله بگیرم. خواهرم خیلی ترسیده بود. انگار همون‌جا داشتند محاکمه‌اش می‌کردند. بابام هم ناراحت بود. فضا سنگین بود. خوابِ خیلی بدی بود!

مطلب ویژه

فالون دافا

«فالون دافا»، به «فالون گونگ» نیز معروف است. روشی معنوی است که بخشی از زندگی میلیون‌ها نفر در سراسر جهان شده است. ریشه در مدرسه بودا دارد. ا...

counter.dev

ناآرام

ناآرام

خوراک

آمار

نوشته‌های بیش‌تر دیده شده

گذشتگان

پیوندها

جستجوی این وبلاگ

Powered By Blogger

Google Reader

Add to Google
با پشتیبانی Blogger.