** زبان امروز **
استرس (۱)
اگر دوست داشته باشید میخواهم در چند بخش دربارهی استرس کلمات در زبان انگلیسی سخن برانم. منظور از استرس در این نوشته و نوشتههای بعدی همان خط کوچکی است که در دیکشنری انگلیسی بر روی حروف هر کلمه وجود دارد.
استرس به زبان انگلیسی ربطی ندارد و در همهی زبانها وجود دارد. در زبان فارسی و روسی و مغولی و ژاپنی هم استرس وجود دارد. اصولن هر صدای معنادار یا بیمعنایی که از دهان شما خارج شود استرس دارد. البته شرطش این است که بیش از یک بخش داشته باشد.
برای اینکه استرس را درست یاد بگیریم ابتدا باید بخش کردن کلمات را خوب بلد باشیم. خوشبختانه بخشکردن کلمات را در سال اول دبستان به همهمان یاد دادهاند. اگر یادتان باشد کلمات را با دست چپ و راستمان بخش میکردیم. مثلن کتاب چند بخش دارد؟ آفرین، دو بخش: کت، آب. هنرمند چند بخش دارد؟ سه بخش: هُ، نر، مند. استرس بر روی حرف اول هر کدام از بخشهای یک کلمه میتواند قرار بگیرد. مثلن در مورد هنرمند استرس میتواند بر روی یکی از این سه حرف باشد: «ه»، «ن» و یا «م». استرس این کلمه بر روی حرف «م» است.
سخن گفتن دربارهی استرس کلماتی که تنها یک بخش دارند چندان معنی ندارد. مثلن «آب» چون یک بخش دارد استرساش هم روی حرف اولاش است «آ».
استرس کلمات هیچ ربطی به تشدید ندارد. بنابراین اگر خواستید حرفی را با استرس بیان کنید لطفن تلاش نکنید آن را با تشدید ادا کنید! برای نمونه میتوان از واژهی «فوّاره» یاد کرد. این کلمه چند بخش دارد؟ سه بخش: فو، وا، ره. استرس این حرف برروی حرف اول بخش سوم یعنی «ر» است نه حرف اول بخش دوم «و» که مشدد است.
همهی ما استرس درست کلمات را بهصورت ناخودآگاه از زبان مادریمان یادگرفتهایم اما دلیل نمیشود که بدانیم استرس هر کلمه بر روی کدام حرف آن است. اگر شما از یک آمریکایی بپرسید استرس کلمهی de'termine بر روی کدام حرف است به احتمال زیاد نمیفهمد شما دربارهی چه چیزی دارید صحبت میکنید و اگر هم بفهمد بهاحتمال زیاد پاسخ اشتباهی بهشما خواهد داد باوجود اینکه خود این فرد استرس این کلمه را بهدرستی بیان خواهد کرد. اگر هم من از شما بپرسم استرس واژهی «دبستان» بر روی کدام حرف است شما هم چیزی در این مورد نمیدانید اما میتوانید دبستان را درست بیان کنید.
جابحایی استرس بر روی حروف گاهی باعث بهوجود آمدن لهجهی جدیدی میشود. مثلن میتوان به لهجهی یزدی اشاره کرد که بهنظر من فرقاش با لهجهی تهرانی بهخاطر جابجا شدن استرس از آخر کلمات به ابتدای آنها بهوجود آمده است. برای نمونه میتوان به واژهی «معده» اشاره کرد که استرس آن در لهجهی تهرانی بر روی حرف «د» قرار دارد اما در لهجهی یزدی بر روی «م» است. روزی یک یزدی میرود پیش دکتر و با لهجهی شیرین یزدیاش میگوید «مِدم (معدهام) درد مِکُنه». دکتر هم چون تهرانی بود فکر میکند که منظور مریض از «مدم» همان «میدهم» است چون استرس «میدهم» هم وقتی بهصورت عادی در یک جمله بیان میشود بر روی حرف اولاش قرار دارد. دکتر هم میگوید خب نده! اگر استرس معده بر روی حرف اول نبود دکتر هیچگاه دچار چنین اشتباهی در تشخیص بیماری مریض نمیشد.
استرس کلمات در زبانهای مختلف از الگوهای خاصی پیروی میکند. مثلن در زبان انگلیسی استرس اسمها و صفتها بیشتر بر روی حروف ابتدایی است اما استرس فعلها بیشتر وسط کلمات قرار دارد. بهطور کلی استرس در زبان انگلیسی بیشتر به سمت اول کلمه میل پیدا میکند. اما در زبان فارسی برعکس است و استرس بیشتر بهسمت ته کلمه میل پیدا میکند. برای همین است که حتا اگر یک آمریکایی با تسلط کامل هم به فارسی سخن بگوید میتوان فهمید که او یک آمریکاییست چون بهصورت ناخودآگاه و بهخاطر چیزی که از زبان مادریاش یادگرفته است فکر میکند همهی کلمات را باید طوری ادا کند که استرسشان در ابتدای کلمه قرار بگیرد.
و به همین دلیل هم هست که یک ایرانی که بعد از انقلاب به آمریکا فرار کرده است را هنوز هم بعد از سیسال میتوان از لهجهی فارسیاش شناخت. فقط کافیست یک کلمه از دهاناش بیرون بیاید.
استرس کلمات چیزی نیست که بهراحتی قابل آموزش دادن و یاد گرفتن باشد. اگر معلمهای ما هم استرس کلمات را نمیدانند و یاد نمیدهند اشکالی بر آنان وارد نیست.
لطیفه ظریفی بود ! D:
پاسخحذفمنتظر بقیه قسمت های این تاپیک میمونیم...